آموزش فلوت ریکوردر
فلوت از سازهای بادی چوبی (بی زبانه یا بی قمیش) است که بر خلاف دیگر سازهای این دسته صدای آن نه از لرزش قمیش بلکه از نوسان هوای دمیده شده بر لب
فلوت از سازهای بادی چوبی (بی زبانه یا بی قمیش) است که بر خلاف دیگر سازهای این دسته صدای آن نه از لرزش قمیش بلکه از نوسان هوای دمیده شده بر لبه دهنی ( یا
فلوت از سازهای بادی چوبی (بی زبانه یا بی قمیش) است که بر خلاف دیگر سازهای این دسته صدای آن نه از لرزش قمیش بلکه از نوسان هوای دمیده شده بر لبه دهنی ( یا تیغه هوائی) ساز تولید میشود. این ساز جزء قدیمیترین سازهای بادی محسوب میگرددکه قدمت برخی از آن که باستانشناسان یافتهاند به ۵۰،۰۰۰ سال پیش میرسد. فلوت ها در گذشته از جنس چوب ساخته میشدند (به همین دلیل در قدیم از آن به عنوان ساز بادی چوبی نام برده میشد) ولی امروزه با وجود اینکه این ساز در زمره سازهای بادی چوبی قرار دارد،لیکن ملاک تقسیم بندی آن جنس و آلیاژی که در ساخت آن استفاده شده مد نظر نیست ، بلکه نحوه تولید صدای آن است.واژه فلوت در زبانهای اروپایی به معنای نام کلی سازهای مشابه فلوت نیز بکار میرود. فلوت و ساز شرقی نی هم نوعی فلوت شمرده میشود. بهطور کلی فلوت و نی سازهایی همخانواده هستند. فلوت یا نی و فلوت کوچک تنها سازهای بادی چوبی هستند که فاقد زبانه اند. نفس اجرا کننده از سوراخ کوچکی که در کنار لوله نزدیک به سر آن تعبیه شده وارد لوله میشود. باز و بسته شدن سوراخها در فلوتهای امروزی توسط کلید صورت میگیرد. با آنکه فلوت از دسته "سازهای بادی-چوبی" شمرده میشود ، اما امروزه فلوت را از نقره نیز میسازند یا فقط بر روی ساز روکش نقره ای میکشند.
فلوت وتمدن بشریت
دست کم 35 هزار سال پیش، در اعماق آخرین عصر یخبندان، صدای موسیقی غاری را پر کرد که اکنون در جنوب غربی آلمان واقع است، همان مکان و زمانی کهHomo sapiens اولیه نیز داشت قدیمی ترین نمونه های شناخته شده از هنر تصویری در جهان را روی دیواره ها حک می کرد.موسیقی و پیکرتراشی ــ که به نظر می رسد تجلیات خلاقیت هنرمندانه باشند ــ در میان برخی از نخستین انسان های مدرن هنگامی که شروع به انتشار در سرتاسر اروپا کردند یا اندکی پس از آن، همزمان ظاهر می شدند.باستان شناسان اکنون کشف پاییز سال گذشته را گزارش کرده اند که در آن یک فلوت استخوانی و دو قطعه از فلوت های عاج یافت شد. آنها می گویند اینها نماینده نخستین شکوفایی سازهای موسیقی در فرهنگ عصر حجر هستند.آنها می گویند فلوت استخوانی با پنج سوراخ انگشتی که در غار هول فلس در تپه های غرب اولم یافته شده، به مراتب کامل ترین تمام سازهای موسیقایی است که تاکنون از غارها به دست آمده است، آن هم در منطقه ای که در سال های اخیر قطعاتی از فلوت های دیگر در آنها پیدا شده است.
چند سال پیش نیز یک فلوت سه سوراخی تراشیده از عاج ماموت در غار دیگری به دست آمد و همچنین دو فلوت دیگر که از استخوان بال قوی گنگ ساخته شده اند.در همان غار باستان شناسان مجسمه های زیبایی از جانوران نیز یافته اند.اما تاکنون دست ساخته های باستانی با دقت تاریخ گذاری نشده بودند و تعدادشان کمتر از آن به نظر می رسید که براساس آنها بتوان تفسیر گسترده تری از نخستین روزهای پیدایش موسیقی ارائه داد.قدیمی ترین مدرک قطعی از سازهای موسیقی پیش از این از فرانسه و اتریش به دست آمده بود اما تاریخ شان خیلی جدیدتر از 30 هزار سال پیش است.نیکلاس کونارد (N.Conard) از دانشگاه توبینگن در آلمان و همکارانش در مقاله ای که به صورت آنلاین در ژورنال نیچر به چاپ رسید، نوشته اند: »این یافته ها نشان می دهند در زمانی که انسان های مدرن در اروپا ساکن شدند سنت موسیقی جاافتاده ای میان آنها وجود داشت.«
اگرچه تاریخ های رادیوکربن جدیدتر از 30 هزار سال پیش ممکن است غیردقیق باشد، اما نمونه های استخوانی و مواد همراه به طور مستقل در دو آزمایشگاه در انگلستان و آلمان و با استفاده از روش های مختلف آزموده شده اند.دانشمندان می گویند مجموع داده ها روی قدمت دست کم 35 هزار سال توافق دارند.دکتر کونارد که استاد باستان شناسی است در ایمیل خود از آلمان می نویسد، »این فلوت های جدید باید به قدمت 40 هزار سال تقویمی نزدیک تر باشند و قطعا تاریخ ورود نخستین ساکنان این منطقه را نشان می دهد.«تیم دکتر کونارد می گوید همراه این فلوت ها مقدار زیادی مصنوعات از جنس عاج، خرده های حاصل از برخورد سنگ های چخماق و استخوان های جانوران شکارشده در رسوبات یافته شده است.ظاهرا اندکی پس از رسیدن انسان مدرن به اروپا که تصور می شود حدود 40 هزار سال پیش و 10 هزار سال قبل از منقرض شدن نئاندرتال های بومی اتفاق افتاده باشد، افراد بسیاری در این محل زندگی و کار کرده اند.
از قرار معلوم نئاندرتال ها که خویشاوندان نزدیک انسان هستند هیچ مدرک محکمی از خود به جای نگذاشته اند که حاکی از علاقه آنها به موسیقی باشد.باستان شناسان می گویند در میان این دست ساخته های جدید که به دست آمده از همه چشمگیرتر فلوتی است که از یک استخوان توخالی دال (نوعی کرکس) ساخته شده است؛ اسکلت دال اغلب در این غارها یافته می شود.بخش باقیمانده این استخوان حدود 5/21 سانتی متر طول دارد و شامل انتهای سازی است که نوازنده در آن می دمید.سازنده در این منطقه دو شیار عمیق Vشکل به وجود آورده و نزدیک سوراخ های انگشتی چهار خط باریک دیده می شود.سر دیگر به نظر می رسد شکسته باشد؛ اگر بخواهیم بر اساس طول معمول استخوان های این پرنده قضاوت کنیم، 5 تا 7 سانتی متر از آن از بین رفته است.
کشف فلوت عاج سه سوراخی و 18 سانتی متری غار گایسنکلاسترل ــ که آن هم نزدیک اولم است ــ در سال2004 توسط دکتر کونارد، او را برانگیخت که جست وجویش در غارها را توسعه دهد.او در آن زمان گفته بود »شاید جنوب آلمان یکی از جاهایی باشد که فرهنگ انسان در آن آغاز شد.«فریدریک سیبرگر، متخصص آلمانی موسیقی های باستان، این فلوت عاج را دوباره با چوب ساخته است.وقتی با این فلوت بازسازی شده کار کرد دریافت که فلوت باستانی طیفی از نت ها را تولید می کرد که از بسیاری جهات با فلوت های امروزی قابل مقایسه هستند.او می گوید »این نت ها کاملاهارمونیک هستند.«از این کشف جدید هم باید نسخه بدلی ساخته شود باستان شناسان می گویند انتظار دارند فلوت پنج سوراخی با قطر بزرگ ترش طیفی قابل مقایسه یا حتی شاید وسیع تر از نت ها و امکانات موسیقایی را فراهم کند.«
دکتر کونارد فصل جدیدی از اکتشافات را در غار هول فلس آغاز کرد.او در ایمیل خود می نویسد »خواهیم دید این کار به کجا می کشد.هیچ وقت انظار ندارم چیزی پیدا کنم. آدم هیچ وقت چیزی را که دنبالش می گردد، پیدا نمی کند اما معمولاچیز جالبی پیدا می کند.« باستان شناسان و دانشوران دیگر درباره اینکه چه چیزی این اروپاییان باستانی را به سوی موسیقی هدایت کرد تنها می توانند به حدس و گمان بسنده کنند. دکتر کونارد و نویسندگان همکارش، سوزان مونزل (S.Munzel) از توبینگن و ماریا مالینا از آکادمی علوم پایه و انسانی هایدلبرگ، به این نکته نیز اشاره می کنند که اتفاقا فلوت هول فلس در همان رسوبات و چند متر دورتر پیکره کوچک و مشهور از یک زن فربه و برهنه پیدا شد که آن هم حدود 35 هزار سال قدمت دارد.این کشف در ماه مه (تقریبا اردیبهشت-م) توسط دکتر کونارد اعلام شد. آیا این فلوت یادگار ساعات خوش پس از شکار است؟ به مناسک باروری مربوط می شود یا به پیوندهای اجتماعی؟ باستان شناسان آلمانی معتقدند که موسیقی در عصر حجر »می توانست در حفظ شبکه های اجتماعی بزرگ تر مفید باشد و به این ترتیب شاید به افزایش جمعیت و توسعه قلمروی انسان مدرن کمک و آن را تسهیل کرده باشد.«
رامپال، اسطوره فرانسوی فلوت (III)
رامپال در زمانی که به عنوان سولیست کار خود را ادامه می داد در گروه هایی نیز به نوازندگی می پرداخت در سال 1946 نوازنده ابوا Pierre Pierlot و رامپال Quintette a Vent Francais (کویینتت بادی های فرانسوی) را تاسیس کردند که از گروهی از دوستان موزیسن که در طول جنگ کار میکردند تشکیل شده بود: Rampal و Pierlot و نوازنده کلارینت، Jacques Lancelot باسونیست Paul Hongne, و نوازنده هورن Gilbert Coursier. در اویل 1944 آنها در یک برنامه رادیویی مخفی که در کلوپ d’Essai در rue de Bec, (که در ژاریس واقع شده بود) همنوازی کردند.
این برنامه یک برنامه غیر قانونی توسط نازی بود که کارهایی از آهنگسازان یهودی مانند هیندیمنت، شونبرگ و میلهاود را مینواختند. این کویینتت تا دهه 60 به فعالیتش ادامه میداد. بین سالهای 1955 تا1962، رامپال مدیریت فلوت (Principal Flute) در اپرای پاریس را به عهده داشت و این معتبرترین سمت ارکسترال بود که برای یک فلوتیست فرانسوی اتفاق می افتاد. او در سال 1947 ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. درآمدش در این پست بالا بود و علاوه بر آن درآمدی برای کارهای ضبط تکنوازیهایش به آن اضافه میشد.
تاریخچه ساز فلوت
فلوت عالی ترین و جالب ترین ساز از گروه سازهای ( چوبی - بادی ) است. فلوت را در ارکستر سمفونیک از شکل آن به آسانی می توان شناخت، زیرا تنها ساز بادی ارکستر است که از پهلو نواخته می شود. فلوت انواع متعدد دارد که بیشتر آنها بر خلاف فلوت معمولی ازسر نواخته می شوند و مشهورترین آنها یک نوع فلوت قدیمی به نام فلوت آبک ( Flute-a-bec) می باشد. بی گمان فلوت یکی از کهنسال ترین سازها است. مصریان باستان، سازی شبیه به آن داشتند. ارسطو به والدین اطفال سفارش می کند که نگذارند، فرزندانشان این ساز را فرا گیرند زیرا صدای آن هوس های خفته ی آنها را بیدار می کند!
برلیوز آهنگساز نامی فرانسوی (1803-۱۸69) که کتاب معروف او به نام (ساز شناسی و ارکستر شناسی) که حتی امروزه هم یکی از معتبرترین کتب در این رشته است، فلوت را با عبارت (تقریبا فاقد قدرت بیان) توصیف می کند. صدای فلوت را در ارکستر سمفونیک اغلب همراه با صدای تیز و نافذ پیکولو (نوعی فلوت کوچک که صدای آن یک اکتاو از صدای فلوت معمولی زیرتر است) می شنویم. گرچه فلوت را همیشه جزو سازهای (چوبی- بادی) می شمارند ولی این ساز همیشه از چوب ساخته نمی شود. معمولا فلوت هایی را که در دسته های موزیک نظامی به کار می روند ، فلزی و فلوتی که در ارکستر استفاده می شود ، ساخته شده از چوب است. به آسانی می توان گمان برد که نخستین بار انسان های اولیه با شنیدن صدای بادی که در میان نی های میان تهی و تنه درختان سالخورده پیچیده و صدای خوش آهنگی حادث می کرده است، اصوات مطبوع موسیقی را از سایر صداها بازشناخته و همین امر انگیزه آن ها در ساختن انواع نی ها و سازهای بادی بوده است. شکل انواع گوناگون فلوت ، در حجاری هایی که بر روی کتیبه های سنگی شده و همچنین در بسیاری از تصاویر و تابلوهای قدیمی، بسیار دیده می شود. برخی نیز می گویند که نخستین بار مردم تئاندرتال آلمان به صدای دل انگیزی که از دمیدن در یک سر نی شکسته تولید می شود، پی برده اند. در افسانه قدیمی یونانی پان و سیرنکس هم به این موضوع اشاره شده است.
فلوت کلیددار (فلوت مدرن - فلوت بوهم)
اما کسی که فلوت را تکمیل کرده و به صورت فعلی در آورده و در حقیقت فلوت اهمیت و اعتبار امروزی خود را مدیون زحمات وی می باشد، یک آلمانی است به نام تئوبالد - بوهم (Theobald- Bohm ) از اهالی باواریا که زندگانی خود را صرف تکمیل و بهبود فلوت نمود. وی در سال 1793 در شهر مونیخ متولد شد. در کودکی، در مغازه ی زرگری شاگرد بود. پسری بود هوشمند و کوشا و دستان دقیقی داشت، وی در کار زرگری زحمت بسیار می کشید و در ضمن به کار ذوقی و تفننی خود که عبارت از نواختن فلوت بود، علاقه ی زیادی داشت. سازی که بوهم در ابتدا با آن کار می کرد، فلوت کهنه ای بود که تنها یک کلید داشت. هنگامی که وی به سن شانزده سالگی رسید با صرفه جویی خود توانست فلوت بهتری که دارای چهار کلید بود خریداری کند و به اندازه ای سر و صدای آن را در آورد که تمام همسایگان به ستوه آمدند! (باید دانست که بوهم هیچ گاه نوازنده ی برجسته و زبر دستی نشد) تا اینکه پروفسوری که در نزدیکی منزل آنها خانه داشت، حاضر شد که به وی درس فلوت بدهد.تئوبالد دو سال از این استاد درس گرفت و بالاخره توانست نوازنده فلوت در ارکستر یکی از تئاترها شود. البته آنچه مورد علاقه او بود، موسیقی ای که می نواخت نبود، بلکه خود سازی بود که با آن می نواخت و بر خلاف تصور هرگز هم از آن رضایت نداشت زیرا علاوه بر اینکه طرز ساختمان آن خوب نبود، وسعت آن هم بسیار کم بود و توانایی اجرای بسیاری از نت ها را نداشت و به علاوه بسیاری از نت ها هم اصولا خارج بودند، بوهم مصمم شد که این عیوب را برطرف کند و این ساز را بهبود بخشد و نخستین کاری که وی انجام داد آن بود که در دانشگاه مونیخ نام نوشت و دو سال در رشته صداشناسی و آکوستیک تحصیل و مطالعه کرد. بوم در سال 1832 یعنی در سن سی و نه سالگی موفق شد کار خود را در زمینه ی تکمیل فلوت به اتمام رساند و فلوت را به صورت جدیدی عرضه نماید. این فلوت جدید از صورت های پیشین خود کاملا دگرگون شده بود. شکل آن به جای مخروطی، استوانه ای شده و فواصل سوراخ ها و سیستم انگشت گذاری آن تغییر کرده و حتی بعضی نمونه های آن به جای چوب از نقره ساخته شده بودند و تنها چیزی که مانند سابق مانده بود، همان طرز دمیدن و نواختن از پهلو بود. در این ساز صداها به هیچ وجه خارج نبودند و مانند دقیق ترین ساعت ها قابل اطمینان بود. تئوبالد بوهم تا آخرین لحظه ی زندگی خود دست از کار کردن و آزمایش بر روی این ساز برنداشت و در نتیجه فلوت را به صورت یکی از کامل ترین سازهای ارکستر درآورد. وسعت صدای فلوت مدرن معمولی سه اکتاو و صدایی تمییز، پر احساس و دلپذیر دارد و به آسانی می توان حالات مختلفی مانند نرم و متصل ، یا خشک و مجزا و غیره رابا آن ایجاد کرد. آهنگسازان بزرگ در ساخته های ارکستر خود فلوت را بسیار به کار برده اند. تئوبالد بوهم گذشته از تکمیل فلوت نوعی کلارینت هم ساخته است، ولی متخصصین فن عقیده دارند که کلارینت بوهم، بر خلاف فلوتش سازی غیر قابل استفاده است.
انواع فلوت
پن فلوت
پن فلوت pan flute (که به نامهای سیرینکس syrinx یا کوییلز quillsهم خوانده میشود) یکی از باستانی ترین سازها است که بر اساس قوانین لوله های صوتی بسته ساخته میشود و معمولا با ده یا بیش از ده نی که به ترتیب طول و گاهی قطر کنار هم چیده شده اند ساخته میشود. سیرینکس سازی بوده است که مدتها در میان اقوام مختلف و به عنوان ساز عوام (folk instrument سازهایی که توسط مردم عادی و برای اجرای موسیقی فولکلوریک ساخته شده و مخترع واقعی آن مشخص نیست) رواج داشته است و جد سازهایی چون ارگ بادی یاpipe organ و هارمونیکا harmonica به شمار میرود. این ساز به دلیل اینکه ساز مورد علاقه پن pan، خدای حامی شبانان و گله ها در یونان باستان به شمار می آمد، چنین نامگذاری شده است.
نی های این ساز از یک سمت بسته هستند در نتیجه امواج صدا باید دو مرتبه طول نی را بپیماید و به همین دلیل هر نت یک اکتاو پایینتر از نت مشابهی است که با یک نی هم اندازه اما باز ایجاد میشود. در آمریکای جنوبی برای ساختن پن فلوت و کوک کردن نی ها در شدت مناسب صوتی از دانه خشک ذرت یا ریگهای کوچکی که در ته هر نی قرار میدهند استفاده میکنند. سازندگان امروزی پن فلوت به شکل منحنی رومانیایی آن، برای کوک کردن ساز از موم(عموما موم زنبور) استفاده میکنند و برای این کار از ابزارهای خاصی استفاده میکنند. چوب پنبه و دریچه های لاستیکی نیز برای کوک کردن این ساز به کار میروند که استفاده از آنها سریعتر و ساده تر است. پن فلوت با افقی دمیدن در نوک تیز لبه داخلی سمت باز نیها نواخته میشود. این کار مجموعه منظمی از پالسها تولید میکند که در طول لوله به امواج صوتی تبدیل میشوند. هر نی یا لوله برای نت خاصی کوک شده است که نت ابتدایی نامیده میشود. با زیاد دمیدن یا overblowing که به معنای افزایش شدت دمیدن و فشردن لبها بر ساز است، نتهایی که فرکانس آنها از نت ابتدایی بالاتر است یا هارمونیک ها تولید میشوند. پن فلوت رومانیایی طوری ساخته میشود که نی ها در یک ردیف منحنی در کنار یکدیگر قرار میگیرند. این حالت به نوازنده امکان میدهد که تنها با چرخش سر خود به سادگی به تمام نتها دسترسی داشته باشد.
این سازها قادر به اجرای انواع نواهای زیر و بم هستند که با روش خاصی که مرکب از اریب گرفتن ساز و حرکات فک نوازنده است به وجود می آیند. یک نوازنده ماهر میتواند در هر میزان و کلیدی بنوازد. برای تولید واریاسیون وجود دارد، یکی توسط لرزش و درواقع کم و زیاد شدن شدت دمیدن و دیگری با حرکات دست ایجاد میشود. در روش دستی یا hand vibrato، نوازنده-با حرکتی بسیار شبیه به دست ویولونیستی که با انگشتان خود در سیمها لرزش ایجاد میکند- یک طرف ساز(معمولا سمت بلندتر آن) را به آرامی حرکت میدهد. در روش تنفسی یاdiaphragm vibrato از روشی مشابه تغییر شدت دمیدن در سازهایی چون فلوت و سازهای بادی دیگر استفاده میشود.
تاریخچه پن فلوت
اگر ساز را صرفا وسیله ای برای تولید صوت بدانیم، بنا به نظر بسیاری از متخصصان و تاریخ دانان، پن فلوت به خاطر سادگی بیش از حد خود از باستانی ترین سازها به شمار می آید و شاید سازهای کوبه ای تنها سازهایی باشند که از آن قدیمی ترند. احتمالا بشر همانطور که آموخت میتواند با ضربه زدن به اشیا اطراف خود، صدا تولید کند، به طور اتفاقی متوجه شد که با دمیدن در اجسام تو خالی نیز صدا تولید میشود و به احتمال فراوان اولین نوع چنین سازهایی تنها از یک لوله یا نی تشکیل میشده اند.
یکی از مهمترین موارد استفاده از پن فلوت در موسیقی مردمی است
کشف زیر و بمهای صدا و نحوه تولید آنها مدت زیادی به طول انجامیده است. جالب است که هیچ منطقه یا قوم خاصی را نمیتوان سرمنشاء این ساز دانست زیرا آثاری از فلوت و پن فلوتهای ابتدایی در نقاطی از جهان کشف شده است که در گذشته هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته اند و در واقع پن فلوت در میان جوامع مختلف، در زمانی ساخته شده که آن جامعه در سطح دانش و توانایی خاصی قرار داشته است که این به معنای اعصار مختلف و زمانهایی متفاوت است.
فلوت ریکوردر - (Recorder)
این فلوت در گذشته بسیار رایج بود و از چوب ساخته میشد ولی امروزه از پلاستیک ساخته میشود و جزو سازهای بادی چوبی است.
نام دیگر آن Fipple Flute یا English Flute است.
فلوت رکوردر ساده ترین نوع فلوت می باشد و طرز نواختن آن بصورت مستقیم بوده. دارای زبانه است و نواختن آن بسیار ساده است و با دمیدن در آن براحتی صدایش در می آید، از این رو معمولا برای آشنایی کودکان با موسیقی (موسیقی اُرف ORF) از آن استفاده می کنند.
چهار مدل اصلی دارد که عبارتند از:
1- سوپرانو (Soprano) که متداول ترین نوع آن می باشد، صدای آن بسیار زیر و برای ملودیهای شاد مناسب است.
2- آلتو (Alto) بعد از سپرانو متداول ترین نوع است.
3- تنور (Tenor) این مدل و مدل باس کمیاب و گرانقیمت هستند و صدای بم تری دارند.
4- باس (Bass) عضوی از این خانواده با صدای بسیار بم و مناسب برای ملودیهای غمگین.
تاریخچه
فلوت ریکوردر تا قرن 18 ام میلادی با واژه ایتالیایی (زبان مرجع موسیقی) Flauto نامیده می شد و سازی که امروزه به نام فلوت شناخته میشود در اصل Flauto traverso نام داشت. در زمان فعلی به خاطر جلوگیری از تداخل نام این دو ساز ، نام انگلیسی این ساز (Record در انگلیسی، اجرای تمرینی یک قطعه را گویند) استفاده میشود.قدیمی ترین نوع فلوت ، فلوتی است که امروزه به عنوان Recorder شناخته میشود است ، این فلوت برای اولین بار توسط چوپانان و در هنگام چرای گوسفندان نواخته می شده. قدیمی ترین فلوت ریکوردر به قرن 14 ام میلادی نسبت داده میشود که بعداْ انواع مختلفی از آن در دوران قرون وسطا یافت شد. البته مدل های اولیه ی این ساز دارای 6 سوراخ هوا در بالای ساز بودند در صورتی که ساز فعلی دارای 7 سوراخ در بالا و یک سوراخ در زیر ساز است.
در قرون 16 و 17 میلادی، فلوت ریکوردر محبوبیت زیادی بین مردم پیدا کرد، چون در آن زمان موسیقی دیگر در انحصار اشراف و بزرگان نبود و به حالتی عمومی تبدیل شده بود. در این زمان سازهایی که آموزش آنها ساده بود، از جمله فلوت ریکوردر محبوبیت زیادی در بین مردم کسب کردند. در دوره ی موسیقی رونسانس، به خاطر رواج موسیقی همراه با صوت و آواز برای رقص های اشرافی، سازهای بادی با صدای نزدیک به صوت صدایی انسان محبوبیت زیادی کسب کردند که یکی از سازهایی که برای آن آهنگ های زیادی نوشته میشد فلوت ریکوردر بود.در دوره ی باروک با ایجاد تغییراتی در فلوت ریکوردر، با اضافه شدن یک سوراخ هوا به زیر آن ، امکان ایجاد دو اکتاو کامل صدایی و اجرای نت ها به صورت گرد تر و نرم تر فراهم شد تا با آهنگهای آن دوره هماهنگی بیشتری داشته باشد. آهنگسازانی مانند باخ و ویوالدی هم آثاری مختص به فلوت ریکوردر دارند و در کارهایشان از فلوت ریکوردر به عنوان ساز همراهی کننده استفاده کرده اند. در طی این دوره و پس از این دوره، مدل سوپرانوی ریکوردر ها بسیار رایج تر از انواع دیگر آن از جمله آلتو شد و به همین دلیل امروزه، عامه مردم شناخت کاملی از انواع فلوت ریکوردر ندارند و همه ریکوردرها را ریکوردر سوپرانو میشناسند. بعد از قرن 18 ام این ساز عملا کنار گذاشته شد و آخرین بار در اپرای Orfeo ed Euridice اثر Gluck استفاده شد و پس از آن دیگر مورد توجه آهنگسازان قرار نگرفت. در دوره ی رومانتیک عملا فلوت مدرن و کلارینت جای فلوت ریکوردر را گرفتند و پس از یک قرن خاموشی بار دیگر در قرن 19 ام فلوت ریکوردر وارد آهنگهای آهنگسازان آن دوره شد، البته در قرن 19 ام فلوت ریکوردر با نام csakan یا flute douce شناخته میشد و به همین دلیل قطعه ای برای فلوت ریکوردر در آن دوره ثبت نشده ولی با توجه به بررسی های تاریخی آهنگهای زیادی برای flute douce نوشته شده که در اصل همان فلوت ریکوردر است. در دوره ی فعلی و در قرن 20 ام و 21 ام بیشتر استفاده فلوت ریکوردر در مقاطع ابتدایی یادگیری موسیقی برای کودکان (موسیقی اُرف) است ولی کماکان از فلوت ریکوردر به عنوان سازی اجرایی و ارکستری هم استفاده میشود و بیشتر برای اجرای آهنگهای ساخته شده برای این ساز استفاده میشود و میزان آهنگسازی برای این ساز بسیار کمتر از سازهای باقیمانده از آن دوره شده است ولی با تمام این تفاسیر، فلوت ریکوردر هنوز هم یکی از رایج ترین سازهای فعلی، بخصوص در بین کودکان و نوجوانان است.
فلوت چوبی
این نوع فلوت از جنس چوب ساخته شده و تقریبا در تمام نقاط جهان مورد استفاده قرار می گیرد.البته نحوه ساخت آن در هر منطقه متفاوت است و بستگی به موقعیت جغرافیایی آن دارد. جنس چوب، قرار گیری سوراخها، قطر فلوت و شیوه نواختن از جمله این تفاوت ها است. برای مثال در چین فلوتdizi ، در هند فلوت بانسوری، در اروپا فلوت آیریش و نیز در آمریکای لاتین پان فلوت مورد استفاده قرار می گیرند و همینطور در بسیاری از نقاط دیگرجهان صدها نوع مختلف از فلوت چوبی نواخته می شود. ولی شباهتی که بین اکثر این سازها وجود دارد شیوه نواختن آن است که بصورت اریب می باشد. (همانند فلوت کلید دار). در ایران نیز فلوت چوبی که در بازار موجود می باشد فلوت پیکولوی بدون کلید است و به نام فلوت عربی شناخته می شود گرچه در کشورهای عربی به ندرت از آن استفاده می شود.در اصل شما با این فلوت می توانید ملودیهای ایرانی، عربی، ترکی وحتی هندی یا شرقی بنوازید و مهم نیست که اسم دقیق آن چه باشد یا متعلق به چه کشوری است.این فلوت صدای بسیار زیبایی دارد و در نتهای بم تا حدودی شبیه به نی عربی می شود.نواختن آن نسبت به فلوت کلید دار کمی مشکل است و ساختمان آن بگونه ایست که گام کروماتیک شرقی به آسانی در آن قابل اجرا می باشد. یعنی علاوه بر اجرای پرده و نیم پرده در گام غربی، نتهای ربع پرده نیز در آن نواخته می شود که آنرا در نواختن موسیقی مقامی و دستگاهی (ایران، ترکیه وموسیقی عرب) قدرتمند ساخته است.
یکی از ملودیهای زیبایی که بوسیله این فلوت نواخته شده است توسط استاد پرویز وزیری در سریال وفا می باشد که البته به اشتباه در تیتراژ آن نی عربی نوشته شده بود. لینک دانلود این آهنگ نیز در زیر آمده است.
فلوت چینی
چین را می توان یکی از قدیمیترین کشورها در نواختن آلات موسیقی بویژه فلوت دانست.در چین فلوتهای مختلفی وجود دارد از جمله:
- Dizi
یکی از آلات اصلی موسیقی در چین است. علاوه بر این که از آن در موسیقی سنتی، اپرا و ارکستر استفاده می شود، به کشورهای غربی نیز راه پیدا کرده است.
نواختن آن به صورت اریب می باشد. به طور عمده از چوب بامبو (خیزران) ساخته می شود و صدای بسیار زیبایی دارد.
فلوت هندی (Bansuri)
این نوع فلوت در کشورهای هند و پاکستان نواخته می شود. از چوب خیزران ساخته شده و بر روی آن 6 یا 7سوراخ وجود دارد. نواختن آن نیز به صورت اریب می باشد.
اوکارینا (Ocarina)
یکی از قدیمیترین سازهای موسیقی در جهان می باشد. 12000 سال قدمت!
گذشته آن به چین برمی گردد ولی به مرور زمان به اروپا نیز راه پیدا می کند. نحوه صدا دهی آن تقریبا شبیه به فلوت ریکوردر می باشد. جنس آن معمولا از سفال است ولی با پلاستیک، چوب، شیشه و فلز نیز ساخته می شود. تعداد سوراخهای آن هم 4 تا 13 عدد می باشد.صدای آن نیز بسیار زیباست.
فلوت راک
موسیقی راک در سالهای 1970 آنچنان مورد علاقه عموم نبود تا اندرسون بتواند تصمیم نهایی خود را بگیرد. او و گروهش جترو تول (Jethro Tull) در اوایل و اواسط دهه 70 با 10 آلبوم درخشان خود باعث درخشیدن بازار ریکوردهای موسیقی شدند، از جمله: آکوالونگ (Aqualung)، سخت همچون آجر (Thick as a Brick)، نمایش پرشور(Passion Play)، کودک جنگ (War Child) و آوازهای جنگل (Songs From the Wood). این گروه با آلبومهایی همچون:زندگی کردن در گذشته (Living in the Past)، اشتباه در جنگل (Bungle in the Jungle)، معلم (Teacher) و تنفس لکوموتیو (Locomotive Breath) به سبک موسیقی راک کلاسیک ادامه دادند.
پن فلوت
شواهد وجود پن فلوت در اشعار اوید Ovid، شاعر یونان باستان و در میان تصاویر روی ظروف و مجسمه های سراسر اروپا دیده میشود. برای مثال در یک کولونی رومیان، سازی متشکل از 7 نی که به شیوه دیاتونیک (وابسته به مقیاس کلید هشت آهنگى در هر اکتاو) کوک شده بود و همچنین شواهد مکتوبی از این ساز در چند کتابچه راهنما یافته شده است. وجود پن فلوت در آفریقا چندان مشهود نیست.البته در یکی دو مورد و در مناطق محدودی در شرق و مرکز آفریقا مانند اوگاندا، نوعی پن فلوت ابتدایی با 2 تا 6 نی یافته شده است. در آمریکای جنوبی، به خصوص پرو و بولیوی پن فلوت همان قدر زنده و رایج است که در رومانی. این ساز همواره در موسیقی فولکلوریک این مناطق به کار میرود و در بشتر موزه های جهان ما با شواهدی از وجود پن فلوت در دوران 300 تا1500 میلادی روبرو میشویم. منشاء این ساز در آمریکا، به اقوام اینکا و مایا باز میگردد که به نامهای روندادورrondador، آنتارا antara، هایورا hauyra، پوهورا puhura و سیکو siku خوانده میشده است. در این ساز، نی ها توسط یک تیر عرضی به یکدیگر متصل شده و با بندی از جنس گیاه به هم بسته میشدند. این نیها به اندازه پن فلوت رومانی محکم بسته نمیشدند. با این وجود امروزه پن فلوت یک ساز بدوی و مخصوص ترانه های روستایی و محلی به شمار نمی آید بلکه به عنوان سازی مهم و مستقل شناخته میشود. فاصله زمانی بین دو جنگ جهانی، اوج دوران نوازندگان پن فلوت بود. آنها در اروپا به همه جا میرفتند و با وجود اینکه تعداد آنها نسبت به قرن 19 کمتر شده بود، اما کیفیت کارشان بی نظیر بود. در دوران نزدیک به جنگ دوم جهانی، تعداد نوازندگان ثبت شده پن فلوت در کل رومانی 16 نفر بود و احیای مجدد این ساز پس از جنگ و توسط یک نوازنده بسیار مشهور به نام فانیکا لوکا Fănică Luca که در نمایشگاه جهانی سال 1937 در پاریس و 1939 در نیویورک برنامه اجرا کرده و کنسرتهای متعددی در فرانسه، انگلستان، لهستان، مصر، چین و روسیه برگزار کرده بود، انجام گرفت. در سال1949، لوکا به کمک انستیتوی تحقیقات رنسانس در بخارست، کلاسهای آموزش پن فلوت را آغاز کرد و این کلاسها تا زمان مرگ او در سال 1968 تحت نظر وی ادامه یافت. فانیکا لوکا مردی بود که خودش از تحصیلات عالیه بی نصیب مانده و دانش او بیشتر برپایه تجربه بود تا تعلیم و به همین ترتیب شیوه تدریس او نیز مخصوص به خودش بود. نتیجه این پرکاری عالی بود و نسلی از نوازندگان پن فلوت در پایان دهه 70 در غرب به وجود آمد که گئورگ زمفیر Gheorghe Zamfir، دامیان لوکا Damian Luca، نیکولای پیروو Nicolae Pirvu و عده ای دیگر از آن جمله اند.
شواهدی از پن فلوت در نقاط مختلف جهان
این تصور که پن فلوت تنها در اروپا استفاده میشود، نادرست است. در آسیا بعضی از قدیمیترین اجداد پن فلوت یافته شده است که پای ژیائو p'ai hsiao نام دارد که نوعی پن فلوت است که بلندترین نی آن در وسط قرار گرفته و باقی نی ها به ترتیب قد از بلند به کوتاه در دو سمت آن چیده شده اند. این ساز برای انجام مراسم رسمی و مذهبی مورد استفاده قرار میگرفته است. در British Museum لندن، نقش برجسته هایی از دوران گاندارای هند از قرن اول تا پنجم بعد از میلاد وجود دارد که در آن زنانی به نواختن سیرینکس، نی، دونای و طبل مشغولند.
منبع
(خودآموز فلوت ریکوردر، پدیدآورنده: استیون گودیر، فیلسوف عصار پور (مترجم) ناشر: هستان)
تیغه هوائی) ساز تولید میشود. این ساز جزء قدیمیترین سازهای بادی محسوب میگرددکه قدمت برخی از آن که باستانشناسان یافتهاند به ۵۰،۰۰۰ سال پیش میرسد. فلوت ها در گذشته از جنس چوب ساخته میشدند (به همین دلیل در قدیم از آن به عنوان ساز بادی چوبی نام برده میشد) ولی امروزه با وجود اینکه این ساز در زمره سازهای بادی چوبی قرار دارد،لیکن ملاک تقسیم بندی آن جنس و آلیاژی که در ساخت آن استفاده شده مد نظر نیست ، بلکه نحوه تولید صدای آن است.واژه فلوت در زبانهای اروپایی به معنای نام کلی سازهای مشابه فلوت نیز بکار میرود. فلوت و ساز شرقی نی هم نوعی فلوت شمرده میشود. بهطور کلی فلوت و نی سازهایی همخانواده هستند. فلوت یا نی و فلوت کوچک تنها سازهای بادی چوبی هستند که فاقد زبانه اند. نفس اجرا کننده از سوراخ کوچکی که در کنار لوله نزدیک به سر آن تعبیه شده وارد لوله میشود. باز و بسته شدن سوراخها در فلوتهای امروزی توسط کلید صورت میگیرد. با آنکه فلوت از دسته "سازهای بادی-چوبی" شمرده میشود ، اما امروزه فلوت را از نقره نیز میسازند یا فقط بر روی ساز روکش نقره ای میکشند.فلوت وتمدن بشریت
دست کم 35 هزار سال پیش، در اعماق آخرین عصر یخبندان، صدای موسیقی غاری را پر کرد که اکنون در جنوب غربی آلمان واقع است، همان مکان و زمانی کهHomo sapiens اولیه نیز داشت قدیمی ترین نمونه های شناخته شده از هنر تصویری در جهان را روی دیواره ها حک می کرد.موسیقی و پیکرتراشی ــ که به نظر می رسد تجلیات خلاقیت هنرمندانه باشند ــ در میان برخی از نخستین انسان های مدرن هنگامی که شروع به انتشار در سرتاسر اروپا کردند یا اندکی پس از آن، همزمان ظاهر می شدند.باستان شناسان اکنون کشف پاییز سال گذشته را گزارش کرده اند که در آن یک فلوت استخوانی و دو قطعه از فلوت های عاج یافت شد. آنها می گویند اینها نماینده نخستین شکوفایی سازهای موسیقی در فرهنگ عصر حجر هستند.آنها می گویند فلوت استخوانی با پنج سوراخ انگشتی که در غار هول فلس در تپه های غرب اولم یافته شده، به مراتب کامل ترین تمام سازهای موسیقایی است که تاکنون از غارها به دست آمده است، آن هم در منطقه ای که در سال های اخیر قطعاتی از فلوت های دیگر در آنها پیدا شده است.
چند سال پیش نیز یک فلوت سه سوراخی تراشیده از عاج ماموت در غار دیگری به دست آمد و همچنین دو فلوت دیگر که از استخوان بال قوی گنگ ساخته شده اند.در همان غار باستان شناسان مجسمه های زیبایی از جانوران نیز یافته اند.اما تاکنون دست ساخته های باستانی با دقت تاریخ گذاری نشده بودند و تعدادشان کمتر از آن به نظر می رسید که براساس آنها بتوان تفسیر گسترده تری از نخستین روزهای پیدایش موسیقی ارائه داد.قدیمی ترین مدرک قطعی از سازهای موسیقی پیش از این از فرانسه و اتریش به دست آمده بود اما تاریخ شان خیلی جدیدتر از 30 هزار سال پیش است.نیکلاس کونارد (N.Conard) از دانشگاه توبینگن در آلمان و همکارانش در مقاله ای که به صورت آنلاین در ژورنال نیچر به چاپ رسید، نوشته اند: »این یافته ها نشان می دهند در زمانی که انسان های مدرن در اروپا ساکن شدند سنت موسیقی جاافتاده ای میان آنها وجود داشت.«
اگرچه تاریخ های رادیوکربن جدیدتر از 30 هزار سال پیش ممکن است غیردقیق باشد، اما نمونه های استخوانی و مواد همراه به طور مستقل در دو آزمایشگاه در انگلستان و آلمان و با استفاده از روش های مختلف آزموده شده اند.دانشمندان می گویند مجموع داده ها روی قدمت دست کم 35 هزار سال توافق دارند.دکتر کونارد که استاد باستان شناسی است در ایمیل خود از آلمان می نویسد، »این فلوت های جدید باید به قدمت 40 هزار سال تقویمی نزدیک تر باشند و قطعا تاریخ ورود نخستین ساکنان این منطقه را نشان می دهد.«تیم دکتر کونارد می گوید همراه این فلوت ها مقدار زیادی مصنوعات از جنس عاج، خرده های حاصل از برخورد سنگ های چخماق و استخوان های جانوران شکارشده در رسوبات یافته شده است.ظاهرا اندکی پس از رسیدن انسان مدرن به اروپا که تصور می شود حدود 40 هزار سال پیش و 10 هزار سال قبل از منقرض شدن نئاندرتال های بومی اتفاق افتاده باشد، افراد بسیاری در این محل زندگی و کار کرده اند.
از قرار معلوم نئاندرتال ها که خویشاوندان نزدیک انسان هستند هیچ مدرک محکمی از خود به جای نگذاشته اند که حاکی از علاقه آنها به موسیقی باشد.باستان شناسان می گویند در میان این دست ساخته های جدید که به دست آمده از همه چشمگیرتر فلوتی است که از یک استخوان توخالی دال (نوعی کرکس) ساخته شده است؛ اسکلت دال اغلب در این غارها یافته می شود.بخش باقیمانده این استخوان حدود 5/21 سانتی متر طول دارد و شامل انتهای سازی است که نوازنده در آن می دمید.سازنده در این منطقه دو شیار عمیق Vشکل به وجود آورده و نزدیک سوراخ های انگشتی چهار خط باریک دیده می شود.سر دیگر به نظر می رسد شکسته باشد؛ اگر بخواهیم بر اساس طول معمول استخوان های این پرنده قضاوت کنیم، 5 تا 7 سانتی متر از آن از بین رفته است.
کشف فلوت عاج سه سوراخی و 18 سانتی متری غار گایسنکلاسترل ــ که آن هم نزدیک اولم است ــ در سال2004 توسط دکتر کونارد، او را برانگیخت که جست وجویش در غارها را توسعه دهد.او در آن زمان گفته بود »شاید جنوب آلمان یکی از جاهایی باشد که فرهنگ انسان در آن آغاز شد.«فریدریک سیبرگر، متخصص آلمانی موسیقی های باستان، این فلوت عاج را دوباره با چوب ساخته است.وقتی با این فلوت بازسازی شده کار کرد دریافت که فلوت باستانی طیفی از نت ها را تولید می کرد که از بسیاری جهات با فلوت های امروزی قابل مقایسه هستند.او می گوید »این نت ها کاملاهارمونیک هستند.«از این کشف جدید هم باید نسخه بدلی ساخته شود باستان شناسان می گویند انتظار دارند فلوت پنج سوراخی با قطر بزرگ ترش طیفی قابل مقایسه یا حتی شاید وسیع تر از نت ها و امکانات موسیقایی را فراهم کند.«
دکتر کونارد فصل جدیدی از اکتشافات را در غار هول فلس آغاز کرد.او در ایمیل خود می نویسد »خواهیم دید این کار به کجا می کشد.هیچ وقت انظار ندارم چیزی پیدا کنم. آدم هیچ وقت چیزی را که دنبالش می گردد، پیدا نمی کند اما معمولاچیز جالبی پیدا می کند.« باستان شناسان و دانشوران دیگر درباره اینکه چه چیزی این اروپاییان باستانی را به سوی موسیقی هدایت کرد تنها می توانند به حدس و گمان بسنده کنند. دکتر کونارد و نویسندگان همکارش، سوزان مونزل (S.Munzel) از توبینگن و ماریا مالینا از آکادمی علوم پایه و انسانی هایدلبرگ، به این نکته نیز اشاره می کنند که اتفاقا فلوت هول فلس در همان رسوبات و چند متر دورتر پیکره کوچک و مشهور از یک زن فربه و برهنه پیدا شد که آن هم حدود 35 هزار سال قدمت دارد.این کشف در ماه مه (تقریبا اردیبهشت-م) توسط دکتر کونارد اعلام شد. آیا این فلوت یادگار ساعات خوش پس از شکار است؟ به مناسک باروری مربوط می شود یا به پیوندهای اجتماعی؟ باستان شناسان آلمانی معتقدند که موسیقی در عصر حجر »می توانست در حفظ شبکه های اجتماعی بزرگ تر مفید باشد و به این ترتیب شاید به افزایش جمعیت و توسعه قلمروی انسان مدرن کمک و آن را تسهیل کرده باشد.«
رامپال، اسطوره فرانسوی فلوت (III)
رامپال در زمانی که به عنوان سولیست کار خود را ادامه می داد در گروه هایی نیز به نوازندگی می پرداخت در سال 1946 نوازنده ابوا Pierre Pierlot و رامپال Quintette a Vent Francais (کویینتت بادی های فرانسوی) را تاسیس کردند که از گروهی از دوستان موزیسن که در طول جنگ کار میکردند تشکیل شده بود: Rampal و Pierlot و نوازنده کلارینت، Jacques Lancelot باسونیست Paul Hongne, و نوازنده هورن Gilbert Coursier. در اویل 1944 آنها در یک برنامه رادیویی مخفی که در کلوپ d’Essai در rue de Bec, (که در ژاریس واقع شده بود) همنوازی کردند.
این برنامه یک برنامه غیر قانونی توسط نازی بود که کارهایی از آهنگسازان یهودی مانند هیندیمنت، شونبرگ و میلهاود را مینواختند. این کویینتت تا دهه 60 به فعالیتش ادامه میداد. بین سالهای 1955 تا1962، رامپال مدیریت فلوت (Principal Flute) در اپرای پاریس را به عهده داشت و این معتبرترین سمت ارکسترال بود که برای یک فلوتیست فرانسوی اتفاق می افتاد. او در سال 1947 ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. درآمدش در این پست بالا بود و علاوه بر آن درآمدی برای کارهای ضبط تکنوازیهایش به آن اضافه میشد.
تاریخچه ساز فلوت
فلوت عالی ترین و جالب ترین ساز از گروه سازهای ( چوبی - بادی ) است. فلوت را در ارکستر سمفونیک از شکل آن به آسانی می توان شناخت، زیرا تنها ساز بادی ارکستر است که از پهلو نواخته می شود. فلوت انواع متعدد دارد که بیشتر آنها بر خلاف فلوت معمولی ازسر نواخته می شوند و مشهورترین آنها یک نوع فلوت قدیمی به نام فلوت آبک ( Flute-a-bec) می باشد. بی گمان فلوت یکی از کهنسال ترین سازها است. مصریان باستان، سازی شبیه به آن داشتند. ارسطو به والدین اطفال سفارش می کند که نگذارند، فرزندانشان این ساز را فرا گیرند زیرا صدای آن هوس های خفته ی آنها را بیدار می کند!
برلیوز آهنگساز نامی فرانسوی (1803-۱۸69) که کتاب معروف او به نام (ساز شناسی و ارکستر شناسی) که حتی امروزه هم یکی از معتبرترین کتب در این رشته است، فلوت را با عبارت (تقریبا فاقد قدرت بیان) توصیف می کند. صدای فلوت را در ارکستر سمفونیک اغلب همراه با صدای تیز و نافذ پیکولو (نوعی فلوت کوچک که صدای آن یک اکتاو از صدای فلوت معمولی زیرتر است) می شنویم. گرچه فلوت را همیشه جزو سازهای (چوبی- بادی) می شمارند ولی این ساز همیشه از چوب ساخته نمی شود. معمولا فلوت هایی را که در دسته های موزیک نظامی به کار می روند ، فلزی و فلوتی که در ارکستر استفاده می شود ، ساخته شده از چوب است. به آسانی می توان گمان برد که نخستین بار انسان های اولیه با شنیدن صدای بادی که در میان نی های میان تهی و تنه درختان سالخورده پیچیده و صدای خوش آهنگی حادث می کرده است، اصوات مطبوع موسیقی را از سایر صداها بازشناخته و همین امر انگیزه آن ها در ساختن انواع نی ها و سازهای بادی بوده است. شکل انواع گوناگون فلوت ، در حجاری هایی که بر روی کتیبه های سنگی شده و همچنین در بسیاری از تصاویر و تابلوهای قدیمی، بسیار دیده می شود. برخی نیز می گویند که نخستین بار مردم تئاندرتال آلمان به صدای دل انگیزی که از دمیدن در یک سر نی شکسته تولید می شود، پی برده اند. در افسانه قدیمی یونانی پان و سیرنکس هم به این موضوع اشاره شده است.
فلوت کلیددار (فلوت مدرن - فلوت بوهم)
اما کسی که فلوت را تکمیل کرده و به صورت فعلی در آورده و در حقیقت فلوت اهمیت و اعتبار امروزی خود را مدیون زحمات وی می باشد، یک آلمانی است به نام تئوبالد - بوهم (Theobald- Bohm ) از اهالی باواریا که زندگانی خود را صرف تکمیل و بهبود فلوت نمود. وی در سال 1793 در شهر مونیخ متولد شد. در کودکی، در مغازه ی زرگری شاگرد بود. پسری بود هوشمند و کوشا و دستان دقیقی داشت، وی در کار زرگری زحمت بسیار می کشید و در ضمن به کار ذوقی و تفننی خود که عبارت از نواختن فلوت بود، علاقه ی زیادی داشت. سازی که بوهم در ابتدا با آن کار می کرد، فلوت کهنه ای بود که تنها یک کلید داشت. هنگامی که وی به سن شانزده سالگی رسید با صرفه جویی خود توانست فلوت بهتری که دارای چهار کلید بود خریداری کند و به اندازه ای سر و صدای آن را در آورد که تمام همسایگان به ستوه آمدند! (باید دانست که بوهم هیچ گاه نوازنده ی برجسته و زبر دستی نشد) تا اینکه پروفسوری که در نزدیکی منزل آنها خانه داشت، حاضر شد که به وی درس فلوت بدهد.تئوبالد دو سال از این استاد درس گرفت و بالاخره توانست نوازنده فلوت در ارکستر یکی از تئاترها شود. البته آنچه مورد علاقه او بود، موسیقی ای که می نواخت نبود، بلکه خود سازی بود که با آن می نواخت و بر خلاف تصور هرگز هم از آن رضایت نداشت زیرا علاوه بر اینکه طرز ساختمان آن خوب نبود، وسعت آن هم بسیار کم بود و توانایی اجرای بسیاری از نت ها را نداشت و به علاوه بسیاری از نت ها هم اصولا خارج بودند، بوهم مصمم شد که این عیوب را برطرف کند و این ساز را بهبود بخشد و نخستین کاری که وی انجام داد آن بود که در دانشگاه مونیخ نام نوشت و دو سال در رشته صداشناسی و آکوستیک تحصیل و مطالعه کرد. بوم در سال 1832 یعنی در سن سی و نه سالگی موفق شد کار خود را در زمینه ی تکمیل فلوت به اتمام رساند و فلوت را به صورت جدیدی عرضه نماید. این فلوت جدید از صورت های پیشین خود کاملا دگرگون شده بود. شکل آن به جای مخروطی، استوانه ای شده و فواصل سوراخ ها و سیستم انگشت گذاری آن تغییر کرده و حتی بعضی نمونه های آن به جای چوب از نقره ساخته شده بودند و تنها چیزی که مانند سابق مانده بود، همان طرز دمیدن و نواختن از پهلو بود. در این ساز صداها به هیچ وجه خارج نبودند و مانند دقیق ترین ساعت ها قابل اطمینان بود. تئوبالد بوهم تا آخرین لحظه ی زندگی خود دست از کار کردن و آزمایش بر روی این ساز برنداشت و در نتیجه فلوت را به صورت یکی از کامل ترین سازهای ارکستر درآورد. وسعت صدای فلوت مدرن معمولی سه اکتاو و صدایی تمییز، پر احساس و دلپذیر دارد و به آسانی می توان حالات مختلفی مانند نرم و متصل ، یا خشک و مجزا و غیره رابا آن ایجاد کرد. آهنگسازان بزرگ در ساخته های ارکستر خود فلوت را بسیار به کار برده اند. تئوبالد بوهم گذشته از تکمیل فلوت نوعی کلارینت هم ساخته است، ولی متخصصین فن عقیده دارند که کلارینت بوهم، بر خلاف فلوتش سازی غیر قابل استفاده است.
انواع فلوت
پن فلوت
پن فلوت pan flute (که به نامهای سیرینکس syrinx یا کوییلز quillsهم خوانده میشود) یکی از باستانی ترین سازها است که بر اساس قوانین لوله های صوتی بسته ساخته میشود و معمولا با ده یا بیش از ده نی که به ترتیب طول و گاهی قطر کنار هم چیده شده اند ساخته میشود. سیرینکس سازی بوده است که مدتها در میان اقوام مختلف و به عنوان ساز عوام (folk instrument سازهایی که توسط مردم عادی و برای اجرای موسیقی فولکلوریک ساخته شده و مخترع واقعی آن مشخص نیست) رواج داشته است و جد سازهایی چون ارگ بادی یاpipe organ و هارمونیکا harmonica به شمار میرود. این ساز به دلیل اینکه ساز مورد علاقه پن pan، خدای حامی شبانان و گله ها در یونان باستان به شمار می آمد، چنین نامگذاری شده است.
نی های این ساز از یک سمت بسته هستند در نتیجه امواج صدا باید دو مرتبه طول نی را بپیماید و به همین دلیل هر نت یک اکتاو پایینتر از نت مشابهی است که با یک نی هم اندازه اما باز ایجاد میشود. در آمریکای جنوبی برای ساختن پن فلوت و کوک کردن نی ها در شدت مناسب صوتی از دانه خشک ذرت یا ریگهای کوچکی که در ته هر نی قرار میدهند استفاده میکنند. سازندگان امروزی پن فلوت به شکل منحنی رومانیایی آن، برای کوک کردن ساز از موم(عموما موم زنبور) استفاده میکنند و برای این کار از ابزارهای خاصی استفاده میکنند. چوب پنبه و دریچه های لاستیکی نیز برای کوک کردن این ساز به کار میروند که استفاده از آنها سریعتر و ساده تر است. پن فلوت با افقی دمیدن در نوک تیز لبه داخلی سمت باز نیها نواخته میشود. این کار مجموعه منظمی از پالسها تولید میکند که در طول لوله به امواج صوتی تبدیل میشوند. هر نی یا لوله برای نت خاصی کوک شده است که نت ابتدایی نامیده میشود. با زیاد دمیدن یا overblowing که به معنای افزایش شدت دمیدن و فشردن لبها بر ساز است، نتهایی که فرکانس آنها از نت ابتدایی بالاتر است یا هارمونیک ها تولید میشوند. پن فلوت رومانیایی طوری ساخته میشود که نی ها در یک ردیف منحنی در کنار یکدیگر قرار میگیرند. این حالت به نوازنده امکان میدهد که تنها با چرخش سر خود به سادگی به تمام نتها دسترسی داشته باشد.
این سازها قادر به اجرای انواع نواهای زیر و بم هستند که با روش خاصی که مرکب از اریب گرفتن ساز و حرکات فک نوازنده است به وجود می آیند. یک نوازنده ماهر میتواند در هر میزان و کلیدی بنوازد. برای تولید واریاسیون وجود دارد، یکی توسط لرزش و درواقع کم و زیاد شدن شدت دمیدن و دیگری با حرکات دست ایجاد میشود. در روش دستی یا hand vibrato، نوازنده-با حرکتی بسیار شبیه به دست ویولونیستی که با انگشتان خود در سیمها لرزش ایجاد میکند- یک طرف ساز(معمولا سمت بلندتر آن) را به آرامی حرکت میدهد. در روش تنفسی یاdiaphragm vibrato از روشی مشابه تغییر شدت دمیدن در سازهایی چون فلوت و سازهای بادی دیگر استفاده میشود.
تاریخچه پن فلوت
اگر ساز را صرفا وسیله ای برای تولید صوت بدانیم، بنا به نظر بسیاری از متخصصان و تاریخ دانان، پن فلوت به خاطر سادگی بیش از حد خود از باستانی ترین سازها به شمار می آید و شاید سازهای کوبه ای تنها سازهایی باشند که از آن قدیمی ترند. احتمالا بشر همانطور که آموخت میتواند با ضربه زدن به اشیا اطراف خود، صدا تولید کند، به طور اتفاقی متوجه شد که با دمیدن در اجسام تو خالی نیز صدا تولید میشود و به احتمال فراوان اولین نوع چنین سازهایی تنها از یک لوله یا نی تشکیل میشده اند.
یکی از مهمترین موارد استفاده از پن فلوت در موسیقی مردمی است
کشف زیر و بمهای صدا و نحوه تولید آنها مدت زیادی به طول انجامیده است. جالب است که هیچ منطقه یا قوم خاصی را نمیتوان سرمنشاء این ساز دانست زیرا آثاری از فلوت و پن فلوتهای ابتدایی در نقاطی از جهان کشف شده است که در گذشته هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته اند و در واقع پن فلوت در میان جوامع مختلف، در زمانی ساخته شده که آن جامعه در سطح دانش و توانایی خاصی قرار داشته است که این به معنای اعصار مختلف و زمانهایی متفاوت است.
فلوت ریکوردر - (Recorder)
این فلوت در گذشته بسیار رایج بود و از چوب ساخته میشد ولی امروزه از پلاستیک ساخته میشود و جزو سازهای بادی چوبی است.
نام دیگر آن Fipple Flute یا English Flute است.
فلوت رکوردر ساده ترین نوع فلوت می باشد و طرز نواختن آن بصورت مستقیم بوده. دارای زبانه است و نواختن آن بسیار ساده است و با دمیدن در آن براحتی صدایش در می آید، از این رو معمولا برای آشنایی کودکان با موسیقی (موسیقی اُرف ORF) از آن استفاده می کنند.
چهار مدل اصلی دارد که عبارتند از:
1- سوپرانو (Soprano) که متداول ترین نوع آن می باشد، صدای آن بسیار زیر و برای ملودیهای شاد مناسب است.
2- آلتو (Alto) بعد از سپرانو متداول ترین نوع است.
3- تنور (Tenor) این مدل و مدل باس کمیاب و گرانقیمت هستند و صدای بم تری دارند.
4- باس (Bass) عضوی از این خانواده با صدای بسیار بم و مناسب برای ملودیهای غمگین.
تاریخچه
فلوت ریکوردر تا قرن 18 ام میلادی با واژه ایتالیایی (زبان مرجع موسیقی) Flauto نامیده می شد و سازی که امروزه به نام فلوت شناخته میشود در اصل Flauto traverso نام داشت. در زمان فعلی به خاطر جلوگیری از تداخل نام این دو ساز ، نام انگلیسی این ساز (Record در انگلیسی، اجرای تمرینی یک قطعه را گویند) استفاده میشود.قدیمی ترین نوع فلوت ، فلوتی است که امروزه به عنوان Recorder شناخته میشود است ، این فلوت برای اولین بار توسط چوپانان و در هنگام چرای گوسفندان نواخته می شده. قدیمی ترین فلوت ریکوردر به قرن 14 ام میلادی نسبت داده میشود که بعداْ انواع مختلفی از آن در دوران قرون وسطا یافت شد. البته مدل های اولیه ی این ساز دارای 6 سوراخ هوا در بالای ساز بودند در صورتی که ساز فعلی دارای 7 سوراخ در بالا و یک سوراخ در زیر ساز است.
در قرون 16 و 17 میلادی، فلوت ریکوردر محبوبیت زیادی بین مردم پیدا کرد، چون در آن زمان موسیقی دیگر در انحصار اشراف و بزرگان نبود و به حالتی عمومی تبدیل شده بود. در این زمان سازهایی که آموزش آنها ساده بود، از جمله فلوت ریکوردر محبوبیت زیادی در بین مردم کسب کردند. در دوره ی موسیقی رونسانس، به خاطر رواج موسیقی همراه با صوت و آواز برای رقص های اشرافی، سازهای بادی با صدای نزدیک به صوت صدایی انسان محبوبیت زیادی کسب کردند که یکی از سازهایی که برای آن آهنگ های زیادی نوشته میشد فلوت ریکوردر بود.در دوره ی باروک با ایجاد تغییراتی در فلوت ریکوردر، با اضافه شدن یک سوراخ هوا به زیر آن ، امکان ایجاد دو اکتاو کامل صدایی و اجرای نت ها به صورت گرد تر و نرم تر فراهم شد تا با آهنگهای آن دوره هماهنگی بیشتری داشته باشد. آهنگسازانی مانند باخ و ویوالدی هم آثاری مختص به فلوت ریکوردر دارند و در کارهایشان از فلوت ریکوردر به عنوان ساز همراهی کننده استفاده کرده اند. در طی این دوره و پس از این دوره، مدل سوپرانوی ریکوردر ها بسیار رایج تر از انواع دیگر آن از جمله آلتو شد و به همین دلیل امروزه، عامه مردم شناخت کاملی از انواع فلوت ریکوردر ندارند و همه ریکوردرها را ریکوردر سوپرانو میشناسند. بعد از قرن 18 ام این ساز عملا کنار گذاشته شد و آخرین بار در اپرای Orfeo ed Euridice اثر Gluck استفاده شد و پس از آن دیگر مورد توجه آهنگسازان قرار نگرفت. در دوره ی رومانتیک عملا فلوت مدرن و کلارینت جای فلوت ریکوردر را گرفتند و پس از یک قرن خاموشی بار دیگر در قرن 19 ام فلوت ریکوردر وارد آهنگهای آهنگسازان آن دوره شد، البته در قرن 19 ام فلوت ریکوردر با نام csakan یا flute douce شناخته میشد و به همین دلیل قطعه ای برای فلوت ریکوردر در آن دوره ثبت نشده ولی با توجه به بررسی های تاریخی آهنگهای زیادی برای flute douce نوشته شده که در اصل همان فلوت ریکوردر است. در دوره ی فعلی و در قرن 20 ام و 21 ام بیشتر استفاده فلوت ریکوردر در مقاطع ابتدایی یادگیری موسیقی برای کودکان (موسیقی اُرف) است ولی کماکان از فلوت ریکوردر به عنوان سازی اجرایی و ارکستری هم استفاده میشود و بیشتر برای اجرای آهنگهای ساخته شده برای این ساز استفاده میشود و میزان آهنگسازی برای این ساز بسیار کمتر از سازهای باقیمانده از آن دوره شده است ولی با تمام این تفاسیر، فلوت ریکوردر هنوز هم یکی از رایج ترین سازهای فعلی، بخصوص در بین کودکان و نوجوانان است.
فلوت چوبی
این نوع فلوت از جنس چوب ساخته شده و تقریبا در تمام نقاط جهان مورد استفاده قرار می گیرد.البته نحوه ساخت آن در هر منطقه متفاوت است و بستگی به موقعیت جغرافیایی آن دارد. جنس چوب، قرار گیری سوراخها، قطر فلوت و شیوه نواختن از جمله این تفاوت ها است. برای مثال در چین فلوتdizi ، در هند فلوت بانسوری، در اروپا فلوت آیریش و نیز در آمریکای لاتین پان فلوت مورد استفاده قرار می گیرند و همینطور در بسیاری از نقاط دیگرجهان صدها نوع مختلف از فلوت چوبی نواخته می شود. ولی شباهتی که بین اکثر این سازها وجود دارد شیوه نواختن آن است که بصورت اریب می باشد. (همانند فلوت کلید دار). در ایران نیز فلوت چوبی که در بازار موجود می باشد فلوت پیکولوی بدون کلید است و به نام فلوت عربی شناخته می شود گرچه در کشورهای عربی به ندرت از آن استفاده می شود.در اصل شما با این فلوت می توانید ملودیهای ایرانی، عربی، ترکی وحتی هندی یا شرقی بنوازید و مهم نیست که اسم دقیق آن چه باشد یا متعلق به چه کشوری است.این فلوت صدای بسیار زیبایی دارد و در نتهای بم تا حدودی شبیه به نی عربی می شود.نواختن آن نسبت به فلوت کلید دار کمی مشکل است و ساختمان آن بگونه ایست که گام کروماتیک شرقی به آسانی در آن قابل اجرا می باشد. یعنی علاوه بر اجرای پرده و نیم پرده در گام غربی، نتهای ربع پرده نیز در آن نواخته می شود که آنرا در نواختن موسیقی مقامی و دستگاهی (ایران، ترکیه وموسیقی عرب) قدرتمند ساخته است.
یکی از ملودیهای زیبایی که بوسیله این فلوت نواخته شده است توسط استاد پرویز وزیری در سریال وفا می باشد که البته به اشتباه در تیتراژ آن نی عربی نوشته شده بود. لینک دانلود این آهنگ نیز در زیر آمده است.
فلوت چینی
چین را می توان یکی از قدیمیترین کشورها در نواختن آلات موسیقی بویژه فلوت دانست.در چین فلوتهای مختلفی وجود دارد از جمله:
- Dizi
یکی از آلات اصلی موسیقی در چین است. علاوه بر این که از آن در موسیقی سنتی، اپرا و ارکستر استفاده می شود، به کشورهای غربی نیز راه پیدا کرده است.
نواختن آن به صورت اریب می باشد. به طور عمده از چوب بامبو (خیزران) ساخته می شود و صدای بسیار زیبایی دارد.
فلوت هندی (Bansuri)
این نوع فلوت در کشورهای هند و پاکستان نواخته می شود. از چوب خیزران ساخته شده و بر روی آن 6 یا 7سوراخ وجود دارد. نواختن آن نیز به صورت اریب می باشد.
اوکارینا (Ocarina)
یکی از قدیمیترین سازهای موسیقی در جهان می باشد. 12000 سال قدمت!
گذشته آن به چین برمی گردد ولی به مرور زمان به اروپا نیز راه پیدا می کند. نحوه صدا دهی آن تقریبا شبیه به فلوت ریکوردر می باشد. جنس آن معمولا از سفال است ولی با پلاستیک، چوب، شیشه و فلز نیز ساخته می شود. تعداد سوراخهای آن هم 4 تا 13 عدد می باشد.صدای آن نیز بسیار زیباست.
فلوت راک
موسیقی راک در سالهای 1970 آنچنان مورد علاقه عموم نبود تا اندرسون بتواند تصمیم نهایی خود را بگیرد. او و گروهش جترو تول (Jethro Tull) در اوایل و اواسط دهه 70 با 10 آلبوم درخشان خود باعث درخشیدن بازار ریکوردهای موسیقی شدند، از جمله: آکوالونگ (Aqualung)، سخت همچون آجر (Thick as a Brick)، نمایش پرشور(Passion Play)، کودک جنگ (War Child) و آوازهای جنگل (Songs From the Wood). این گروه با آلبومهایی همچون:زندگی کردن در گذشته (Living in the Past)، اشتباه در جنگل (Bungle in the Jungle)، معلم (Teacher) و تنفس لکوموتیو (Locomotive Breath) به سبک موسیقی راک کلاسیک ادامه دادند.
پن فلوت
شواهد وجود پن فلوت در اشعار اوید Ovid، شاعر یونان باستان و در میان تصاویر روی ظروف و مجسمه های سراسر اروپا دیده میشود. برای مثال در یک کولونی رومیان، سازی متشکل از 7 نی که به شیوه دیاتونیک (وابسته به مقیاس کلید هشت آهنگى در هر اکتاو) کوک شده بود و همچنین شواهد مکتوبی از این ساز در چند کتابچه راهنما یافته شده است. وجود پن فلوت در آفریقا چندان مشهود نیست.البته در یکی دو مورد و در مناطق محدودی در شرق و مرکز آفریقا مانند اوگاندا، نوعی پن فلوت ابتدایی با 2 تا 6 نی یافته شده است. در آمریکای جنوبی، به خصوص پرو و بولیوی پن فلوت همان قدر زنده و رایج است که در رومانی. این ساز همواره در موسیقی فولکلوریک این مناطق به کار میرود و در بشتر موزه های جهان ما با شواهدی از وجود پن فلوت در دوران 300 تا1500 میلادی روبرو میشویم. منشاء این ساز در آمریکا، به اقوام اینکا و مایا باز میگردد که به نامهای روندادورrondador، آنتارا antara، هایورا hauyra، پوهورا puhura و سیکو siku خوانده میشده است. در این ساز، نی ها توسط یک تیر عرضی به یکدیگر متصل شده و با بندی از جنس گیاه به هم بسته میشدند. این نیها به اندازه پن فلوت رومانی محکم بسته نمیشدند. با این وجود امروزه پن فلوت یک ساز بدوی و مخصوص ترانه های روستایی و محلی به شمار نمی آید بلکه به عنوان سازی مهم و مستقل شناخته میشود. فاصله زمانی بین دو جنگ جهانی، اوج دوران نوازندگان پن فلوت بود. آنها در اروپا به همه جا میرفتند و با وجود اینکه تعداد آنها نسبت به قرن 19 کمتر شده بود، اما کیفیت کارشان بی نظیر بود. در دوران نزدیک به جنگ دوم جهانی، تعداد نوازندگان ثبت شده پن فلوت در کل رومانی 16 نفر بود و احیای مجدد این ساز پس از جنگ و توسط یک نوازنده بسیار مشهور به نام فانیکا لوکا Fănică Luca که در نمایشگاه جهانی سال 1937 در پاریس و 1939 در نیویورک برنامه اجرا کرده و کنسرتهای متعددی در فرانسه، انگلستان، لهستان، مصر، چین و روسیه برگزار کرده بود، انجام گرفت. در سال1949، لوکا به کمک انستیتوی تحقیقات رنسانس در بخارست، کلاسهای آموزش پن فلوت را آغاز کرد و این کلاسها تا زمان مرگ او در سال 1968 تحت نظر وی ادامه یافت. فانیکا لوکا مردی بود که خودش از تحصیلات عالیه بی نصیب مانده و دانش او بیشتر برپایه تجربه بود تا تعلیم و به همین ترتیب شیوه تدریس او نیز مخصوص به خودش بود. نتیجه این پرکاری عالی بود و نسلی از نوازندگان پن فلوت در پایان دهه 70 در غرب به وجود آمد که گئورگ زمفیر Gheorghe Zamfir، دامیان لوکا Damian Luca، نیکولای پیروو Nicolae Pirvu و عده ای دیگر از آن جمله اند.
شواهدی از پن فلوت در نقاط مختلف جهان
این تصور که پن فلوت تنها در اروپا استفاده میشود، نادرست است. در آسیا بعضی از قدیمیترین اجداد پن فلوت یافته شده است که پای ژیائو p'ai hsiao نام دارد که نوعی پن فلوت است که بلندترین نی آن در وسط قرار گرفته و باقی نی ها به ترتیب قد از بلند به کوتاه در دو سمت آن چیده شده اند. این ساز برای انجام مراسم رسمی و مذهبی مورد استفاده قرار میگرفته است. در British Museum لندن، نقش برجسته هایی از دوران گاندارای هند از قرن اول تا پنجم بعد از میلاد وجود دارد که در آن زنانی به نواختن سیرینکس، نی، دونای و طبل مشغولند.
منبع
(خودآموز فلوت ریکوردر، پدیدآورنده: استیون گودیر، فیلسوف عصار پور (مترجم) ناشر: هستان)
ه دهنی ( یا تیغه هوائی) ساز تولید میشود. این ساز جزء قدیمیترین سازهای بادی محسوب میگرددکه قدمت برخی از آن که باستانشناسان یافتهاند به ۵۰،۰۰۰ سال پیش میرسد. فلوت ها در گذشته از جنس چوب ساخته میشدند (به همین دلیل در قدیم از آن به عنوان ساز بادی چوبی نام برده میشد) ولی امروزه با وجود اینکه این ساز در زمره سازهای بادی چوبی قرار دارد،لیکن ملاک تقسیم بندی آن جنس و آلیاژی که در ساخت آن استفاده شده مد نظر نیست ، بلکه نحوه تولید صدای آن است.واژه فلوت در زبانهای اروپایی به معنای نام کلی سازهای مشابه فلوت نیز بکار میرود. فلوت و ساز شرقی نی هم نوعی فلوت شمرده میشود. بهطور کلی فلوت و نی سازهایی همخانواده هستند. فلوت یا نی و فلوت کوچک تنها سازهای بادی چوبی هستند که فاقد زبانه اند. نفس اجرا کننده از سوراخ کوچکی که در کنار لوله نزدیک به سر آن تعبیه شده وارد لوله میشود. باز و بسته شدن سوراخها در فلوتهای امروزی توسط کلید صورت میگیرد. با آنکه فلوت از دسته "سازهای بادی-چوبی" شمرده میشود ، اما امروزه فلوت را از نقره نیز میسازند یا فقط بر روی ساز روکش نقره ای میکشند.فلوت وتمدن بشریت
دست کم 35 هزار سال پیش، در اعماق آخرین عصر یخبندان، صدای موسیقی غاری را پر کرد که اکنون در جنوب غربی آلمان واقع است، همان مکان و زمانی کهHomo sapiens اولیه نیز داشت قدیمی ترین نمونه های شناخته شده از هنر تصویری در جهان را روی دیواره ها حک می کرد.موسیقی و پیکرتراشی ــ که به نظر می رسد تجلیات خلاقیت هنرمندانه باشند ــ در میان برخی از نخستین انسان های مدرن هنگامی که شروع به انتشار در سرتاسر اروپا کردند یا اندکی پس از آن، همزمان ظاهر می شدند.باستان شناسان اکنون کشف پاییز سال گذشته را گزارش کرده اند که در آن یک فلوت استخوانی و دو قطعه از فلوت های عاج یافت شد. آنها می گویند اینها نماینده نخستین شکوفایی سازهای موسیقی در فرهنگ عصر حجر هستند.آنها می گویند فلوت استخوانی با پنج سوراخ انگشتی که در غار هول فلس در تپه های غرب اولم یافته شده، به مراتب کامل ترین تمام سازهای موسیقایی است که تاکنون از غارها به دست آمده است، آن هم در منطقه ای که در سال های اخیر قطعاتی از فلوت های دیگر در آنها پیدا شده است.
چند سال پیش نیز یک فلوت سه سوراخی تراشیده از عاج ماموت در غار دیگری به دست آمد و همچنین دو فلوت دیگر که از استخوان بال قوی گنگ ساخته شده اند.در همان غار باستان شناسان مجسمه های زیبایی از جانوران نیز یافته اند.اما تاکنون دست ساخته های باستانی با دقت تاریخ گذاری نشده بودند و تعدادشان کمتر از آن به نظر می رسید که براساس آنها بتوان تفسیر گسترده تری از نخستین روزهای پیدایش موسیقی ارائه داد.قدیمی ترین مدرک قطعی از سازهای موسیقی پیش از این از فرانسه و اتریش به دست آمده بود اما تاریخ شان خیلی جدیدتر از 30 هزار سال پیش است.نیکلاس کونارد (N.Conard) از دانشگاه توبینگن در آلمان و همکارانش در مقاله ای که به صورت آنلاین در ژورنال نیچر به چاپ رسید، نوشته اند: »این یافته ها نشان می دهند در زمانی که انسان های مدرن در اروپا ساکن شدند سنت موسیقی جاافتاده ای میان آنها وجود داشت.«
اگرچه تاریخ های رادیوکربن جدیدتر از 30 هزار سال پیش ممکن است غیردقیق باشد، اما نمونه های استخوانی و مواد همراه به طور مستقل در دو آزمایشگاه در انگلستان و آلمان و با استفاده از روش های مختلف آزموده شده اند.دانشمندان می گویند مجموع داده ها روی قدمت دست کم 35 هزار سال توافق دارند.دکتر کونارد که استاد باستان شناسی است در ایمیل خود از آلمان می نویسد، »این فلوت های جدید باید به قدمت 40 هزار سال تقویمی نزدیک تر باشند و قطعا تاریخ ورود نخستین ساکنان این منطقه را نشان می دهد.«تیم دکتر کونارد می گوید همراه این فلوت ها مقدار زیادی مصنوعات از جنس عاج، خرده های حاصل از برخورد سنگ های چخماق و استخوان های جانوران شکارشده در رسوبات یافته شده است.ظاهرا اندکی پس از رسیدن انسان مدرن به اروپا که تصور می شود حدود 40 هزار سال پیش و 10 هزار سال قبل از منقرض شدن نئاندرتال های بومی اتفاق افتاده باشد، افراد بسیاری در این محل زندگی و کار کرده اند.
از قرار معلوم نئاندرتال ها که خویشاوندان نزدیک انسان هستند هیچ مدرک محکمی از خود به جای نگذاشته اند که حاکی از علاقه آنها به موسیقی باشد.باستان شناسان می گویند در میان این دست ساخته های جدید که به دست آمده از همه چشمگیرتر فلوتی است که از یک استخوان توخالی دال (نوعی کرکس) ساخته شده است؛ اسکلت دال اغلب در این غارها یافته می شود.بخش باقیمانده این استخوان حدود 5/21 سانتی متر طول دارد و شامل انتهای سازی است که نوازنده در آن می دمید.سازنده در این منطقه دو شیار عمیق Vشکل به وجود آورده و نزدیک سوراخ های انگشتی چهار خط باریک دیده می شود.سر دیگر به نظر می رسد شکسته باشد؛ اگر بخواهیم بر اساس طول معمول استخوان های این پرنده قضاوت کنیم، 5 تا 7 سانتی متر از آن از بین رفته است.
کشف فلوت عاج سه سوراخی و 18 سانتی متری غار گایسنکلاسترل ــ که آن هم نزدیک اولم است ــ در سال2004 توسط دکتر کونارد، او را برانگیخت که جست وجویش در غارها را توسعه دهد.او در آن زمان گفته بود »شاید جنوب آلمان یکی از جاهایی باشد که فرهنگ انسان در آن آغاز شد.«فریدریک سیبرگر، متخصص آلمانی موسیقی های باستان، این فلوت عاج را دوباره با چوب ساخته است.وقتی با این فلوت بازسازی شده کار کرد دریافت که فلوت باستانی طیفی از نت ها را تولید می کرد که از بسیاری جهات با فلوت های امروزی قابل مقایسه هستند.او می گوید »این نت ها کاملاهارمونیک هستند.«از این کشف جدید هم باید نسخه بدلی ساخته شود باستان شناسان می گویند انتظار دارند فلوت پنج سوراخی با قطر بزرگ ترش طیفی قابل مقایسه یا حتی شاید وسیع تر از نت ها و امکانات موسیقایی را فراهم کند.«
دکتر کونارد فصل جدیدی از اکتشافات را در غار هول فلس آغاز کرد.او در ایمیل خود می نویسد »خواهیم دید این کار به کجا می کشد.هیچ وقت انظار ندارم چیزی پیدا کنم. آدم هیچ وقت چیزی را که دنبالش می گردد، پیدا نمی کند اما معمولاچیز جالبی پیدا می کند.« باستان شناسان و دانشوران دیگر درباره اینکه چه چیزی این اروپاییان باستانی را به سوی موسیقی هدایت کرد تنها می توانند به حدس و گمان بسنده کنند. دکتر کونارد و نویسندگان همکارش، سوزان مونزل (S.Munzel) از توبینگن و ماریا مالینا از آکادمی علوم پایه و انسانی هایدلبرگ، به این نکته نیز اشاره می کنند که اتفاقا فلوت هول فلس در همان رسوبات و چند متر دورتر پیکره کوچک و مشهور از یک زن فربه و برهنه پیدا شد که آن هم حدود 35 هزار سال قدمت دارد.این کشف در ماه مه (تقریبا اردیبهشت-م) توسط دکتر کونارد اعلام شد. آیا این فلوت یادگار ساعات خوش پس از شکار است؟ به مناسک باروری مربوط می شود یا به پیوندهای اجتماعی؟ باستان شناسان آلمانی معتقدند که موسیقی در عصر حجر »می توانست در حفظ شبکه های اجتماعی بزرگ تر مفید باشد و به این ترتیب شاید به افزایش جمعیت و توسعه قلمروی انسان مدرن کمک و آن را تسهیل کرده باشد.«
رامپال، اسطوره فرانسوی فلوت (III)
رامپال در زمانی که به عنوان سولیست کار خود را ادامه می داد در گروه هایی نیز به نوازندگی می پرداخت در سال 1946 نوازنده ابوا Pierre Pierlot و رامپال Quintette a Vent Francais (کویینتت بادی های فرانسوی) را تاسیس کردند که از گروهی از دوستان موزیسن که در طول جنگ کار میکردند تشکیل شده بود: Rampal و Pierlot و نوازنده کلارینت، Jacques Lancelot باسونیست Paul Hongne, و نوازنده هورن Gilbert Coursier. در اویل 1944 آنها در یک برنامه رادیویی مخفی که در کلوپ d’Essai در rue de Bec, (که در ژاریس واقع شده بود) همنوازی کردند.
این برنامه یک برنامه غیر قانونی توسط نازی بود که کارهایی از آهنگسازان یهودی مانند هیندیمنت، شونبرگ و میلهاود را مینواختند. این کویینتت تا دهه 60 به فعالیتش ادامه میداد. بین سالهای 1955 تا1962، رامپال مدیریت فلوت (Principal Flute) در اپرای پاریس را به عهده داشت و این معتبرترین سمت ارکسترال بود که برای یک فلوتیست فرانسوی اتفاق می افتاد. او در سال 1947 ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. درآمدش در این پست بالا بود و علاوه بر آن درآمدی برای کارهای ضبط تکنوازیهایش به آن اضافه میشد.
تاریخچه ساز فلوت
فلوت عالی ترین و جالب ترین ساز از گروه سازهای ( چوبی - بادی ) است. فلوت را در ارکستر سمفونیک از شکل آن به آسانی می توان شناخت، زیرا تنها ساز بادی ارکستر است که از پهلو نواخته می شود. فلوت انواع متعدد دارد که بیشتر آنها بر خلاف فلوت معمولی ازسر نواخته می شوند و مشهورترین آنها یک نوع فلوت قدیمی به نام فلوت آبک ( Flute-a-bec) می باشد. بی گمان فلوت یکی از کهنسال ترین سازها است. مصریان باستان، سازی شبیه به آن داشتند. ارسطو به والدین اطفال سفارش می کند که نگذارند، فرزندانشان این ساز را فرا گیرند زیرا صدای آن هوس های خفته ی آنها را بیدار می کند!
برلیوز آهنگساز نامی فرانسوی (1803-۱۸69) که کتاب معروف او به نام (ساز شناسی و ارکستر شناسی) که حتی امروزه هم یکی از معتبرترین کتب در این رشته است، فلوت را با عبارت (تقریبا فاقد قدرت بیان) توصیف می کند. صدای فلوت را در ارکستر سمفونیک اغلب همراه با صدای تیز و نافذ پیکولو (نوعی فلوت کوچک که صدای آن یک اکتاو از صدای فلوت معمولی زیرتر است) می شنویم. گرچه فلوت را همیشه جزو سازهای (چوبی- بادی) می شمارند ولی این ساز همیشه از چوب ساخته نمی شود. معمولا فلوت هایی را که در دسته های موزیک نظامی به کار می روند ، فلزی و فلوتی که در ارکستر استفاده می شود ، ساخته شده از چوب است. به آسانی می توان گمان برد که نخستین بار انسان های اولیه با شنیدن صدای بادی که در میان نی های میان تهی و تنه درختان سالخورده پیچیده و صدای خوش آهنگی حادث می کرده است، اصوات مطبوع موسیقی را از سایر صداها بازشناخته و همین امر انگیزه آن ها در ساختن انواع نی ها و سازهای بادی بوده است. شکل انواع گوناگون فلوت ، در حجاری هایی که بر روی کتیبه های سنگی شده و همچنین در بسیاری از تصاویر و تابلوهای قدیمی، بسیار دیده می شود. برخی نیز می گویند که نخستین بار مردم تئاندرتال آلمان به صدای دل انگیزی که از دمیدن در یک سر نی شکسته تولید می شود، پی برده اند. در افسانه قدیمی یونانی پان و سیرنکس هم به این موضوع اشاره شده است.
فلوت کلیددار (فلوت مدرن - فلوت بوهم)
اما کسی که فلوت را تکمیل کرده و به صورت فعلی در آورده و در حقیقت فلوت اهمیت و اعتبار امروزی خود را مدیون زحمات وی می باشد، یک آلمانی است به نام تئوبالد - بوهم (Theobald- Bohm ) از اهالی باواریا که زندگانی خود را صرف تکمیل و بهبود فلوت نمود. وی در سال 1793 در شهر مونیخ متولد شد. در کودکی، در مغازه ی زرگری شاگرد بود. پسری بود هوشمند و کوشا و دستان دقیقی داشت، وی در کار زرگری زحمت بسیار می کشید و در ضمن به کار ذوقی و تفننی خود که عبارت از نواختن فلوت بود، علاقه ی زیادی داشت. سازی که بوهم در ابتدا با آن کار می کرد، فلوت کهنه ای بود که تنها یک کلید داشت. هنگامی که وی به سن شانزده سالگی رسید با صرفه جویی خود توانست فلوت بهتری که دارای چهار کلید بود خریداری کند و به اندازه ای سر و صدای آن را در آورد که تمام همسایگان به ستوه آمدند! (باید دانست که بوهم هیچ گاه نوازنده ی برجسته و زبر دستی نشد) تا اینکه پروفسوری که در نزدیکی منزل آنها خانه داشت، حاضر شد که به وی درس فلوت بدهد.تئوبالد دو سال از این استاد درس گرفت و بالاخره توانست نوازنده فلوت در ارکستر یکی از تئاترها شود. البته آنچه مورد علاقه او بود، موسیقی ای که می نواخت نبود، بلکه خود سازی بود که با آن می نواخت و بر خلاف تصور هرگز هم از آن رضایت نداشت زیرا علاوه بر اینکه طرز ساختمان آن خوب نبود، وسعت آن هم بسیار کم بود و توانایی اجرای بسیاری از نت ها را نداشت و به علاوه بسیاری از نت ها هم اصولا خارج بودند، بوهم مصمم شد که این عیوب را برطرف کند و این ساز را بهبود بخشد و نخستین کاری که وی انجام داد آن بود که در دانشگاه مونیخ نام نوشت و دو سال در رشته صداشناسی و آکوستیک تحصیل و مطالعه کرد. بوم در سال 1832 یعنی در سن سی و نه سالگی موفق شد کار خود را در زمینه ی تکمیل فلوت به اتمام رساند و فلوت را به صورت جدیدی عرضه نماید. این فلوت جدید از صورت های پیشین خود کاملا دگرگون شده بود. شکل آن به جای مخروطی، استوانه ای شده و فواصل سوراخ ها و سیستم انگشت گذاری آن تغییر کرده و حتی بعضی نمونه های آن به جای چوب از نقره ساخته شده بودند و تنها چیزی که مانند سابق مانده بود، همان طرز دمیدن و نواختن از پهلو بود. در این ساز صداها به هیچ وجه خارج نبودند و مانند دقیق ترین ساعت ها قابل اطمینان بود. تئوبالد بوهم تا آخرین لحظه ی زندگی خود دست از کار کردن و آزمایش بر روی این ساز برنداشت و در نتیجه فلوت را به صورت یکی از کامل ترین سازهای ارکستر درآورد. وسعت صدای فلوت مدرن معمولی سه اکتاو و صدایی تمییز، پر احساس و دلپذیر دارد و به آسانی می توان حالات مختلفی مانند نرم و متصل ، یا خشک و مجزا و غیره رابا آن ایجاد کرد. آهنگسازان بزرگ در ساخته های ارکستر خود فلوت را بسیار به کار برده اند. تئوبالد بوهم گذشته از تکمیل فلوت نوعی کلارینت هم ساخته است، ولی متخصصین فن عقیده دارند که کلارینت بوهم، بر خلاف فلوتش سازی غیر قابل استفاده است.
انواع فلوت
پن فلوت
پن فلوت pan flute (که به نامهای سیرینکس syrinx یا کوییلز quillsهم خوانده میشود) یکی از باستانی ترین سازها است که بر اساس قوانین لوله های صوتی بسته ساخته میشود و معمولا با ده یا بیش از ده نی که به ترتیب طول و گاهی قطر کنار هم چیده شده اند ساخته میشود. سیرینکس سازی بوده است که مدتها در میان اقوام مختلف و به عنوان ساز عوام (folk instrument سازهایی که توسط مردم عادی و برای اجرای موسیقی فولکلوریک ساخته شده و مخترع واقعی آن مشخص نیست) رواج داشته است و جد سازهایی چون ارگ بادی یاpipe organ و هارمونیکا harmonica به شمار میرود. این ساز به دلیل اینکه ساز مورد علاقه پن pan، خدای حامی شبانان و گله ها در یونان باستان به شمار می آمد، چنین نامگذاری شده است.
نی های این ساز از یک سمت بسته هستند در نتیجه امواج صدا باید دو مرتبه طول نی را بپیماید و به همین دلیل هر نت یک اکتاو پایینتر از نت مشابهی است که با یک نی هم اندازه اما باز ایجاد میشود. در آمریکای جنوبی برای ساختن پن فلوت و کوک کردن نی ها در شدت مناسب صوتی از دانه خشک ذرت یا ریگهای کوچکی که در ته هر نی قرار میدهند استفاده میکنند. سازندگان امروزی پن فلوت به شکل منحنی رومانیایی آن، برای کوک کردن ساز از موم(عموما موم زنبور) استفاده میکنند و برای این کار از ابزارهای خاصی استفاده میکنند. چوب پنبه و دریچه های لاستیکی نیز برای کوک کردن این ساز به کار میروند که استفاده از آنها سریعتر و ساده تر است. پن فلوت با افقی دمیدن در نوک تیز لبه داخلی سمت باز نیها نواخته میشود. این کار مجموعه منظمی از پالسها تولید میکند که در طول لوله به امواج صوتی تبدیل میشوند. هر نی یا لوله برای نت خاصی کوک شده است که نت ابتدایی نامیده میشود. با زیاد دمیدن یا overblowing که به معنای افزایش شدت دمیدن و فشردن لبها بر ساز است، نتهایی که فرکانس آنها از نت ابتدایی بالاتر است یا هارمونیک ها تولید میشوند. پن فلوت رومانیایی طوری ساخته میشود که نی ها در یک ردیف منحنی در کنار یکدیگر قرار میگیرند. این حالت به نوازنده امکان میدهد که تنها با چرخش سر خود به سادگی به تمام نتها دسترسی داشته باشد.
این سازها قادر به اجرای انواع نواهای زیر و بم هستند که با روش خاصی که مرکب از اریب گرفتن ساز و حرکات فک نوازنده است به وجود می آیند. یک نوازنده ماهر میتواند در هر میزان و کلیدی بنوازد. برای تولید واریاسیون وجود دارد، یکی توسط لرزش و درواقع کم و زیاد شدن شدت دمیدن و دیگری با حرکات دست ایجاد میشود. در روش دستی یا hand vibrato، نوازنده-با حرکتی بسیار شبیه به دست ویولونیستی که با انگشتان خود در سیمها لرزش ایجاد میکند- یک طرف ساز(معمولا سمت بلندتر آن) را به آرامی حرکت میدهد. در روش تنفسی یاdiaphragm vibrato از روشی مشابه تغییر شدت دمیدن در سازهایی چون فلوت و سازهای بادی دیگر استفاده میشود.
تاریخچه پن فلوت
اگر ساز را صرفا وسیله ای برای تولید صوت بدانیم، بنا به نظر بسیاری از متخصصان و تاریخ دانان، پن فلوت به خاطر سادگی بیش از حد خود از باستانی ترین سازها به شمار می آید و شاید سازهای کوبه ای تنها سازهایی باشند که از آن قدیمی ترند. احتمالا بشر همانطور که آموخت میتواند با ضربه زدن به اشیا اطراف خود، صدا تولید کند، به طور اتفاقی متوجه شد که با دمیدن در اجسام تو خالی نیز صدا تولید میشود و به احتمال فراوان اولین نوع چنین سازهایی تنها از یک لوله یا نی تشکیل میشده اند.
یکی از مهمترین موارد استفاده از پن فلوت در موسیقی مردمی است
کشف زیر و بمهای صدا و نحوه تولید آنها مدت زیادی به طول انجامیده است. جالب است که هیچ منطقه یا قوم خاصی را نمیتوان سرمنشاء این ساز دانست زیرا آثاری از فلوت و پن فلوتهای ابتدایی در نقاطی از جهان کشف شده است که در گذشته هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته اند و در واقع پن فلوت در میان جوامع مختلف، در زمانی ساخته شده که آن جامعه در سطح دانش و توانایی خاصی قرار داشته است که این به معنای اعصار مختلف و زمانهایی متفاوت است.
فلوت ریکوردر - (Recorder)
این فلوت در گذشته بسیار رایج بود و از چوب ساخته میشد ولی امروزه از پلاستیک ساخته میشود و جزو سازهای بادی چوبی است.
نام دیگر آن Fipple Flute یا English Flute است.
فلوت رکوردر ساده ترین نوع فلوت می باشد و طرز نواختن آن بصورت مستقیم بوده. دارای زبانه است و نواختن آن بسیار ساده است و با دمیدن در آن براحتی صدایش در می آید، از این رو معمولا برای آشنایی کودکان با موسیقی (موسیقی اُرف ORF) از آن استفاده می کنند.
چهار مدل اصلی دارد که عبارتند از:
1- سوپرانو (Soprano) که متداول ترین نوع آن می باشد، صدای آن بسیار زیر و برای ملودیهای شاد مناسب است.
2- آلتو (Alto) بعد از سپرانو متداول ترین نوع است.
3- تنور (Tenor) این مدل و مدل باس کمیاب و گرانقیمت هستند و صدای بم تری دارند.
4- باس (Bass) عضوی از این خانواده با صدای بسیار بم و مناسب برای ملودیهای غمگین.
تاریخچه
فلوت ریکوردر تا قرن 18 ام میلادی با واژه ایتالیایی (زبان مرجع موسیقی) Flauto نامیده می شد و سازی که امروزه به نام فلوت شناخته میشود در اصل Flauto traverso نام داشت. در زمان فعلی به خاطر جلوگیری از تداخل نام این دو ساز ، نام انگلیسی این ساز (Record در انگلیسی، اجرای تمرینی یک قطعه را گویند) استفاده میشود.قدیمی ترین نوع فلوت ، فلوتی است که امروزه به عنوان Recorder شناخته میشود است ، این فلوت برای اولین بار توسط چوپانان و در هنگام چرای گوسفندان نواخته می شده. قدیمی ترین فلوت ریکوردر به قرن 14 ام میلادی نسبت داده میشود که بعداْ انواع مختلفی از آن در دوران قرون وسطا یافت شد. البته مدل های اولیه ی این ساز دارای 6 سوراخ هوا در بالای ساز بودند در صورتی که ساز فعلی دارای 7 سوراخ در بالا و یک سوراخ در زیر ساز است.
در قرون 16 و 17 میلادی، فلوت ریکوردر محبوبیت زیادی بین مردم پیدا کرد، چون در آن زمان موسیقی دیگر در انحصار اشراف و بزرگان نبود و به حالتی عمومی تبدیل شده بود. در این زمان سازهایی که آموزش آنها ساده بود، از جمله فلوت ریکوردر محبوبیت زیادی در بین مردم کسب کردند. در دوره ی موسیقی رونسانس، به خاطر رواج موسیقی همراه با صوت و آواز برای رقص های اشرافی، سازهای بادی با صدای نزدیک به صوت صدایی انسان محبوبیت زیادی کسب کردند که یکی از سازهایی که برای آن آهنگ های زیادی نوشته میشد فلوت ریکوردر بود.در دوره ی باروک با ایجاد تغییراتی در فلوت ریکوردر، با اضافه شدن یک سوراخ هوا به زیر آن ، امکان ایجاد دو اکتاو کامل صدایی و اجرای نت ها به صورت گرد تر و نرم تر فراهم شد تا با آهنگهای آن دوره هماهنگی بیشتری داشته باشد. آهنگسازانی مانند باخ و ویوالدی هم آثاری مختص به فلوت ریکوردر دارند و در کارهایشان از فلوت ریکوردر به عنوان ساز همراهی کننده استفاده کرده اند. در طی این دوره و پس از این دوره، مدل سوپرانوی ریکوردر ها بسیار رایج تر از انواع دیگر آن از جمله آلتو شد و به همین دلیل امروزه، عامه مردم شناخت کاملی از انواع فلوت ریکوردر ندارند و همه ریکوردرها را ریکوردر سوپرانو میشناسند. بعد از قرن 18 ام این ساز عملا کنار گذاشته شد و آخرین بار در اپرای Orfeo ed Euridice اثر Gluck استفاده شد و پس از آن دیگر مورد توجه آهنگسازان قرار نگرفت. در دوره ی رومانتیک عملا فلوت مدرن و کلارینت جای فلوت ریکوردر را گرفتند و پس از یک قرن خاموشی بار دیگر در قرن 19 ام فلوت ریکوردر وارد آهنگهای آهنگسازان آن دوره شد، البته در قرن 19 ام فلوت ریکوردر با نام csakan یا flute douce شناخته میشد و به همین دلیل قطعه ای برای فلوت ریکوردر در آن دوره ثبت نشده ولی با توجه به بررسی های تاریخی آهنگهای زیادی برای flute douce نوشته شده که در اصل همان فلوت ریکوردر است. در دوره ی فعلی و در قرن 20 ام و 21 ام بیشتر استفاده فلوت ریکوردر در مقاطع ابتدایی یادگیری موسیقی برای کودکان (موسیقی اُرف) است ولی کماکان از فلوت ریکوردر به عنوان سازی اجرایی و ارکستری هم استفاده میشود و بیشتر برای اجرای آهنگهای ساخته شده برای این ساز استفاده میشود و میزان آهنگسازی برای این ساز بسیار کمتر از سازهای باقیمانده از آن دوره شده است ولی با تمام این تفاسیر، فلوت ریکوردر هنوز هم یکی از رایج ترین سازهای فعلی، بخصوص در بین کودکان و نوجوانان است.
فلوت چوبی
این نوع فلوت از جنس چوب ساخته شده و تقریبا در تمام نقاط جهان مورد استفاده قرار می گیرد.البته نحوه ساخت آن در هر منطقه متفاوت است و بستگی به موقعیت جغرافیایی آن دارد. جنس چوب، قرار گیری سوراخها، قطر فلوت و شیوه نواختن از جمله این تفاوت ها است. برای مثال در چین فلوتdizi ، در هند فلوت بانسوری، در اروپا فلوت آیریش و نیز در آمریکای لاتین پان فلوت مورد استفاده قرار می گیرند و همینطور در بسیاری از نقاط دیگرجهان صدها نوع مختلف از فلوت چوبی نواخته می شود. ولی شباهتی که بین اکثر این سازها وجود دارد شیوه نواختن آن است که بصورت اریب می باشد. (همانند فلوت کلید دار). در ایران نیز فلوت چوبی که در بازار موجود می باشد فلوت پیکولوی بدون کلید است و به نام فلوت عربی شناخته می شود گرچه در کشورهای عربی به ندرت از آن استفاده می شود.در اصل شما با این فلوت می توانید ملودیهای ایرانی، عربی، ترکی وحتی هندی یا شرقی بنوازید و مهم نیست که اسم دقیق آن چه باشد یا متعلق به چه کشوری است.این فلوت صدای بسیار زیبایی دارد و در نتهای بم تا حدودی شبیه به نی عربی می شود.نواختن آن نسبت به فلوت کلید دار کمی مشکل است و ساختمان آن بگونه ایست که گام کروماتیک شرقی به آسانی در آن قابل اجرا می باشد. یعنی علاوه بر اجرای پرده و نیم پرده در گام غربی، نتهای ربع پرده نیز در آن نواخته می شود که آنرا در نواختن موسیقی مقامی و دستگاهی (ایران، ترکیه وموسیقی عرب) قدرتمند ساخته است.
یکی از ملودیهای زیبایی که بوسیله این فلوت نواخته شده است توسط استاد پرویز وزیری در سریال وفا می باشد که البته به اشتباه در تیتراژ آن نی عربی نوشته شده بود. لینک دانلود این آهنگ نیز در زیر آمده است.
فلوت چینی
چین را می توان یکی از قدیمیترین کشورها در نواختن آلات موسیقی بویژه فلوت دانست.در چین فلوتهای مختلفی وجود دارد از جمله:
- Dizi
یکی از آلات اصلی موسیقی در چین است. علاوه بر این که از آن در موسیقی سنتی، اپرا و ارکستر استفاده می شود، به کشورهای غربی نیز راه پیدا کرده است.
نواختن آن به صورت اریب می باشد. به طور عمده از چوب بامبو (خیزران) ساخته می شود و صدای بسیار زیبایی دارد.
فلوت هندی (Bansuri)
این نوع فلوت در کشورهای هند و پاکستان نواخته می شود. از چوب خیزران ساخته شده و بر روی آن 6 یا 7سوراخ وجود دارد. نواختن آن نیز به صورت اریب می باشد.
اوکارینا (Ocarina)
یکی از قدیمیترین سازهای موسیقی در جهان می باشد. 12000 سال قدمت!
گذشته آن به چین برمی گردد ولی به مرور زمان به اروپا نیز راه پیدا می کند. نحوه صدا دهی آن تقریبا شبیه به فلوت ریکوردر می باشد. جنس آن معمولا از سفال است ولی با پلاستیک، چوب، شیشه و فلز نیز ساخته می شود. تعداد سوراخهای آن هم 4 تا 13 عدد می باشد.صدای آن نیز بسیار زیباست.
فلوت راک
موسیقی راک در سالهای 1970 آنچنان مورد علاقه عموم نبود تا اندرسون بتواند تصمیم نهایی خود را بگیرد. او و گروهش جترو تول (Jethro Tull) در اوایل و اواسط دهه 70 با 10 آلبوم درخشان خود باعث درخشیدن بازار ریکوردهای موسیقی شدند، از جمله: آکوالونگ (Aqualung)، سخت همچون آجر (Thick as a Brick)، نمایش پرشور(Passion Play)، کودک جنگ (War Child) و آوازهای جنگل (Songs From the Wood). این گروه با آلبومهایی همچون:زندگی کردن در گذشته (Living in the Past)، اشتباه در جنگل (Bungle in the Jungle)، معلم (Teacher) و تنفس لکوموتیو (Locomotive Breath) به سبک موسیقی راک کلاسیک ادامه دادند.
پن فلوت
شواهد وجود پن فلوت در اشعار اوید Ovid، شاعر یونان باستان و در میان تصاویر روی ظروف و مجسمه های سراسر اروپا دیده میشود. برای مثال در یک کولونی رومیان، سازی متشکل از 7 نی که به شیوه دیاتونیک (وابسته به مقیاس کلید هشت آهنگى در هر اکتاو) کوک شده بود و همچنین شواهد مکتوبی از این ساز در چند کتابچه راهنما یافته شده است. وجود پن فلوت در آفریقا چندان مشهود نیست.البته در یکی دو مورد و در مناطق محدودی در شرق و مرکز آفریقا مانند اوگاندا، نوعی پن فلوت ابتدایی با 2 تا 6 نی یافته شده است. در آمریکای جنوبی، به خصوص پرو و بولیوی پن فلوت همان قدر زنده و رایج است که در رومانی. این ساز همواره در موسیقی فولکلوریک این مناطق به کار میرود و در بشتر موزه های جهان ما با شواهدی از وجود پن فلوت در دوران 300 تا1500 میلادی روبرو میشویم. منشاء این ساز در آمریکا، به اقوام اینکا و مایا باز میگردد که به نامهای روندادورrondador، آنتارا antara، هایورا hauyra، پوهورا puhura و سیکو siku خوانده میشده است. در این ساز، نی ها توسط یک تیر عرضی به یکدیگر متصل شده و با بندی از جنس گیاه به هم بسته میشدند. این نیها به اندازه پن فلوت رومانی محکم بسته نمیشدند. با این وجود امروزه پن فلوت یک ساز بدوی و مخصوص ترانه های روستایی و محلی به شمار نمی آید بلکه به عنوان سازی مهم و مستقل شناخته میشود. فاصله زمانی بین دو جنگ جهانی، اوج دوران نوازندگان پن فلوت بود. آنها در اروپا به همه جا میرفتند و با وجود اینکه تعداد آنها نسبت به قرن 19 کمتر شده بود، اما کیفیت کارشان بی نظیر بود. در دوران نزدیک به جنگ دوم جهانی، تعداد نوازندگان ثبت شده پن فلوت در کل رومانی 16 نفر بود و احیای مجدد این ساز پس از جنگ و توسط یک نوازنده بسیار مشهور به نام فانیکا لوکا Fănică Luca که در نمایشگاه جهانی سال 1937 در پاریس و 1939 در نیویورک برنامه اجرا کرده و کنسرتهای متعددی در فرانسه، انگلستان، لهستان، مصر، چین و روسیه برگزار کرده بود، انجام گرفت. در سال1949، لوکا به کمک انستیتوی تحقیقات رنسانس در بخارست، کلاسهای آموزش پن فلوت را آغاز کرد و این کلاسها تا زمان مرگ او در سال 1968 تحت نظر وی ادامه یافت. فانیکا لوکا مردی بود که خودش از تحصیلات عالیه بی نصیب مانده و دانش او بیشتر برپایه تجربه بود تا تعلیم و به همین ترتیب شیوه تدریس او نیز مخصوص به خودش بود. نتیجه این پرکاری عالی بود و نسلی از نوازندگان پن فلوت در پایان دهه 70 در غرب به وجود آمد که گئورگ زمفیر Gheorghe Zamfir، دامیان لوکا Damian Luca، نیکولای پیروو Nicolae Pirvu و عده ای دیگر از آن جمله اند.
شواهدی از پن فلوت در نقاط مختلف جهان
این تصور که پن فلوت تنها در اروپا استفاده میشود، نادرست است. در آسیا بعضی از قدیمیترین اجداد پن فلوت یافته شده است که پای ژیائو p'ai hsiao نام دارد که نوعی پن فلوت است که بلندترین نی آن در وسط قرار گرفته و باقی نی ها به ترتیب قد از بلند به کوتاه در دو سمت آن چیده شده اند. این ساز برای انجام مراسم رسمی و مذهبی مورد استفاده قرار میگرفته است. در British Museum لندن، نقش برجسته هایی از دوران گاندارای هند از قرن اول تا پنجم بعد از میلاد وجود دارد که در آن زنانی به نواختن سیرینکس، نی، دونای و طبل مشغولند.
با استفاده از دکمه سفارش دهی و ارسال درخواست برای فروشنده، می توانید برای خرید این محصول به صورت عمده با فروشنده وارد مذاکره شوید. با پرداخت آنلاین وجه سفارش از ضمانت بازگشت وجه برخوردار می شوید.