کتاب افسانه‌های نروژی نوشتۀ پیتر کریستن آسبیورنسن، ترجۀ فاطمه ابطحی

دسته بندی محصول:  کتاب


تماس جهت قیمت

حداقل سفارش: 1       ناموجود

کتاب داستان‌های کوتاهی از افسانه‌های قدیمی نروژ را در خود دارد. کتاب افسانه‌های نروژی بخشی از افسانه‌های کهن مردمی کشور نروژ را دربر دارد
کتاب افسانههای نروژی نوشتۀ پیتر کریستن آسبیورنسن، ترجۀ فاطمه ابطحی Norwegian Folk Tales کتاب افسانههای نروژی بخشی از افسانههای کهن و مردمی کشور نروژ را دربر دارد. مترجم با سابقه و توانمند کتاب سعی کرده این افسانهها را به زبانی ساده و جذاب برای آشنایی هر چه بیشتر مخاطبان ایرانی نوجوان برگرداند. این کتاب تا کنون توسط انتشارات نگارینه با اجازه مولف دو بار منتشر شده است. برای آشنایی بیشتر به بخشی از کتاب توجه کنید: روزی از روزها مردی برای شکار به طرف جنگل راه اُفتاد. قبل از جنگل یک پرنده را دید. پرنده به او گفت: دوست عزیز، مبادا یک وقت بچّههای من را شکار کنی. مرد شکارچی گفت: من از کُجا بفهمم شکار من بچّههای تو هستند. پرنده گفت: بچّههای من از همه بچّههای جنگل زیباترند. شکارچی گفت: خیلی خوب. نترس. من آنها را شکار نمیکنم. مرد شکارچی وقت برگشتن یک قفس پُر از جوجههایی را که شکار کرده بود با خود میآورد. پرنده وقتی آن جوجهها را دید گفت: وای! خاک عالم به سرم. چه قدر به تو التماس کردم، آخر جوجههای مرا شکار کردی. شکارچی گفت: اینها جوجههای تو هستند؟ من گشتم و گشتم و زشتترین جوجهها را شکار کردم. پرنده گفت: بیچاره جوجههای خوشگلم. مترجم کتاب خانم فاطمه ابطحی است. انتشارات نگارینه تا به حال از خانم فاطمه ابطحی کتابهای پیرزن قالیباف، ماجرای گربۀ من، افسانههای نروژی، کفشهای هزار پا، آسمانیها و شعر تازهرا چاپ و نشر کرده و کتاب زنگ انشارا در دست انتشار دارد. منظومهٔ بلند پریا اولبار در مجموعهٔ هوای تازه بهچاپ رسید. با جملهای بر پیشانی آن که پیشکش شعر از سوی شاعر بود. به فاطی ابطحی کوچک، و رقص معصومانهٔ عروسکهای شعرش. این فاطی کوچولو اما که بود؟ فاطی کوچولو [فاطمه ابطحی] فرزند فروغ شهاب، یکی از زنان برجستهٔ دوران خویش و از پیشگامان آموزش و پرورش پیشدبستانی در ایران است. فروغ شهاب، خود دختر میرزا یحیی دولتآبادی یکی از روشنفکران دوران مشروطه و بنیانگذار مدارس و مؤسسات فرهنگی و از نخستین نویسندگان کتابهای درسی در ایران است. (شعر صبح در کتاب فارسی قدیم از سرودههای اوست: شب تاریک رفت و آمد روز، وه چه روزی، چو بخت من پیروز) خانهٔ فروغ شهاب در محلهٔ قلهکِ تهران محل دیدار روشنفکران آن روزگار از جمله احمد شاملو بود.