نگارخانه کمال  

هنرهای تجسمی

درباره

نگارخانه کمال در راستای تشویق هنرمندان استان البرز برلی ارائه آثارشان از تمامی علاقه مندانی که آثارشان دارای بیان خلاقانه میباشد حرکت کرده ومشوق آنان است. هنرمند با به هم ریختن تمام قواعد مرسوم وشناخته شده دست به ترکیب و تجزیه تمامی متریالهای هنری میزند واثری خلق میکند که در بطن خود اوست وما آن را هنر مدرن میشناسیم . هنر نوگرا یا هنر مدرن (به انگلیسی: Modern art) جنبش یا مکتبی هنری است که در غالب مجموعهای از جریانهای اصلاحطلبانه فرهنگی در هنر، معماری، موسیقی، ادبیات و هنرهای کاربردی، طی سه دهه قبل از سال ۱۹۱۴ به وجود آمد. نوگرایی، فرایند و جریان تاریخی است که در عرصههای متنوع و مختلفی چون فلسفه، علم، سیاست، اقتصاد و هنر تأثیر مستقیم گذاشت. عبارت مدرنیسم جنبشهای زیاد سیاسی، فرهنگی و هنری را در بر میگیرد که ریشه در تغییرات جوامع غرب در پایان قرن نوزده و آغاز قرن بیستم دارند. نوگرایی اندیشهای است که بر قدرت انسان برای ایجاد، بهبود و تغییر شکل محیط اطرافش، با استفاده از علم، تکنولوژی و آزمایشهای عملی، تاکید میکند. هنر (آبستره) یا هنر تجریدی ویا انتزاعی، هنری است که به مضمون اثر هنری اعتقادی ندارد و صرفاً بر ارزشهای جمال شناختی فرم و رنگ تاکید می کند. براین اساس بسیاری ازآثار هنری تزئینی ، دررده هنر( آبستره) قرار میگیرند. از سردمداران هنر( آبستره) در د وران جد ید میتوانیم از ( واسیلی کاند یسکی) نام ببریم. هنر آبستره مشتقات گوناگونی داشته است که از آنجمله : آبستره اکسپرسیونیسم ، اکشن پین تینگ و تاشیسم . در این سه شیوه اخیر تاکید عمده بر خود انگیختگی و عد م تعهد در بوجود آورد ن شکل ها و نقوش است. آشنایی با سبک آبستره یکی از اقدامات متهورانه که در نقاشی قرن بیستم به وقوع پیوست، نهضت هنر آبستره بود. عدهای لغت آبستره را به معانی انتزاع و تجرید تعبیر و معنی میکنند و معتقدند که کلیهٔ آثار انتزاعی و تجریدی، معنی ترجمهشدهای از کلمهٔ آبستره هستند در حالیکه چنین نیست؛ میتوان گفت هنر آبستره به آنگونه آثاری گفته میشود که بسیار مجهول و نامحسوس و غیر قابل پیشبینی و بهدور از انتظار مخاطبان است و در این خصوص یکی از معروفترین مفسرین و مبلغین هنر آبستره میشل سوفِر فرانسوی گفته است: من هنری را آبستره مینامم که یادآور هیچگونه واقعیت شکلی نباشد، حتی اگر نقطهای باشد که هنرمند از آن آغاز به کار کرده باشد. کلیهٔ آثار آبستره از نوع نقاشی، صرفاً برای دیدن و تماشا کردن و از نوع آثار حجمی، صرفاً برای لمس کردن نه برای لذت بردن و به خاطر سپردن ساخته میشوند؛ بنابر این هیچیک از مخاطبان نباید در مواجههٔ این آثار انتظار رؤیت یک صفت اخلاقی یا یک فضیلت معنوی را داشته باشند؛ زیرا هنرمندان اینگونه آثار بدون در نظر گرفتن هیچگونه قصد و موردی به خلق آن دست میزنند به همین دلیل آثار آبستره هرگز مشمول نقد منطقی نمیشوند، چون از یک ذهن و فکر منطقی تراوش نکردهاند که انتظار چنین نقدی از آنان برود. هنرمندان آبسترهساز هرگز نمیدانند که (چرا و چگونه) به این اثر رسیدهاند ولی هنر انتزاع و تجرید، دارای هدف و مقصودی کاملاً معنیدار و غایتی اخلاقی-انسانی است. انتزاع مصدر اسم فاعل منتزع بوده و به معنی جدا شدن و خلاصه شدن است، از همین رو با معنی تجرید میتواند مفهوم نزدیک داشته باشد؛ چون تجرید نیز به معنی مجردشدن، رها بودن و تنهایی جستن است و به لحاظ اخلاقیات انسانی هنر انتزاعی دارای غایات انسانی بوده و پویشی هدفمند دارد. باید یادآور شوم که هنرهای انتزاعی و تجریدی، از جمله آثار مادی بوده به همین لحاظ، دنیوی بودن اینگونه آثار کاملاً مشخص و معلوم است. در کل، هنرهای انتزاعی به آثاری گفته میشود که قصد دارند فرم یا شکل مورد نظرشان را تا به حدی خلاصه و تجزیه کنند که از اسم اصلی آن شىء دور نشوند و قبل از اینکه آن شىء مورد نظر به نهایت خلاصه شدن برسد، دست از کار میکشند و دیگر آن شىء را خلاصه و تجزیه نمیکنند. هنر آبستره به دو دورهٔ تاریخی تقسیم میشود. دورهٔ ابتدایی آن از سال 1910.م آغاز شد و تا سال 1916.م ادامه یافت. در این مرحله هنر آبستره شامل یک روند ضد طبیعت بود. دورهٔ بعدی از سال 1917.م شروع گردید و با جنبش دستایل هلند همراه شد و تا به حال راه ویژهٔ خود را پیموده است. اولین اثر نقاشی آبستره در سال 1910.م توسط هنرمندی روسی به نام واسیلی کاندینسکی (1866-1944 م.) بهوجود آمد. این اثر بهوسیلهٔ آبرنگ با سطوحی رنگین و با حالتی دینامیک، بدون توجه به جنبهٔ نمایشی آنها کشیده شده است. در همین سال کاندینسکی کتاب معروف خود به نام روحانیت در هنر را به منظور توجیه کردن نکات استتیکی، جهتیابی جدید هنر نقاشی، به رشتهٔ تحریر در آورد. این اولین کتابی بود که در زمینهٔ هنر آبستره نگاشته شد. چیزی که کاندینسکی را متوجه هنر آبستره نمود، ابتدا یک دامن خوشرنگ و سپس یکی از تابلوهای خودش بود که تصادفاً به صورت وارونه در کنار کارگاهش قرار داشت. تحت این شرایط کاندینسکی در نگاه اول با تابلویی روبرو گردید که دارای رنگآمیزی جالب و چشمگیری بود و وی قبلاً آن را نمیشناخت. همین تابلو وارونه نکته اصلی هنر آبستره را برایش روشن کرد. پس او چنین نتیجه گرفت که در یک تابلو رنگها و فرمها هستند که به صورت مجرد نقش اصلی را ایفا میکنند. اما آنچه که موجب کشف اصول زیباییشناسی توسط کاندینسکی گردید مطالعات و جستجوهایش در زمینهٔ موسیقی بود. وی اولین طرحهای خود را با نام بدیهه سرایی و آثار کاملترش را تحت عنوان ترکیب اسمگذاری کرد. آثار نقاشی کاندینسکی بسیار متنوع و به شکلهای متفاوتی عرضه شدهاند. آثارش در ابتدا برای بیننده دارای ارزش نمایشی است و سپس با ارزش ساختمانی جلوه میکند. زیرا بهوسیلهٔ شکلهای کوچک هندسی پوشیده از رنگهای شدید به وجود آمدهاند؛ لذا از نظر بصری مانند اشیای قیمتی بهنظر میآیند. کاندینسکی دربارهٔ اثر هنری چنین استدلال نموده است که رنگ و شکل فینفسه عنصرهای زبانی را تشکیل میدهند که برای بیان (عاطفه)، کافیاند و اینکه به همانگونه که صورت موسیقایی مستقیماً بر روان اثر میکند، رنگ و شکل نیز همان کیفیت را دارد. تنها نکتهٔ لازم این است که رنگ و شکل را باید به حالتی ترکیب کرد که به حد کفایت، عاطفهٔ درونی را بیان کند و به حد کفایت آن را به نگرنده انتقال دهد. ضرورتی ندارد که به رنگ و شکل نمود جسمیت یعنی جلوهٔ اشیاء طبیعی را بدهیم. خود شکل، مبیّن معنی درونی است که متناسب با رابطهٔ هماهنگ آن با رنگ، دارای درجات شدت و ضعف است. هنر آبستره را که با هر گونه نمایش واقعی از موضوعات، سر ستیز دارد میتوان به دو نوع تقسیم کرد؛ نوع اول شامل آثار هنرمندانی میشود که صرفاً به رنگ و فرم توجه دارند و این دو عنصر تجسمی را تنها به خاطر جلوههای مجرد آنها بهکار میگیرند. در تابلوهای این نقاشان، اشکال و نقوش هیچگونه شباهتی با نمونههای طبیعت و عالم واقع آنها ندارند. رنگها نیز از رنگهای طبیعت پیروی نمیکنند و از رنگ تنها به خاطر خود رنگ و از فرم صرفاً به خاطر فرم استفاده میشود. نوع دوم شامل آثار نقاشانی است که رنگ و فرم را علاوه بر جلوههای مجرد هر یک، با توجه به معانی و مفاهیم آنها بکار بردهاند. در این روش رنگها و فرمها بدون آنکه موضوع یا شیء را به نمایش در آورند، حالات عاطفی خاصی را برای بیننده ایجاد میکنند. چنانچه مثلاً رنگ قرمز و نارنجی میتوانند برای انسان حالات هیجان و شور و التهاب ایجاد کنند و برعکس، رنگهای سبز و آبی آرامشبخش و تسکیندهنده هستند، فرمها نیز به نوبهٔ خود چنین حالات روانی ایجاد میکنند. این قبیل آثار را به نام آبسترهٔ اکسپرسیونیسم مینامیم. بداههسازی کاندینسکی، طلیعهٔ هنر غیر رسمی (Informal) عصر حاضر است (از 1945 به بعد) و ترکیببندیهای او درآمدی بر هنر کنستراکتیویسم (Constructivism) میباشد. در سال 1912.م کوپکا هنرمند چکوسلواکی نیز آثار آبسترهٔ خویش را به نمایش در آورد. وی از اولین نقاشانی بود که با الهام از موسیقی به نقاشی پرداخت و لذا برخی از تابلوهای خود را به نامهای فوگ قرمز و آبی رنگ مایههای گرم نامید. او در حدود سال 1920.م با همکاری چند هنرمند دیگر از جمله بلان گاتی و والنسی گروهی را تشکیل داد. از نقاشان دیگر که با گرایش به سوی هنر آبستره آثاری به وجود آورد روبر دلونه بود. دلونه آثار شعرگونه خود را با توجه به رنگهای خالص به وجود آورد. خود او در مورد نقاشیهایش از فرم- سوژه نام میبرد. میتوان گفت نهضت هنر آبستره مربوط به یک منطقهٔ خاص نبود؛ این شیوه در تمام کشورهای دنیا طرفدارانی داشت که هر یک به ترتیبی جداگانه به فعالیت مشغول بودند و در عین حال از یکدیگر تأثیر میپذیرفتند. مورگان روسل و مک دونالد رایت از نقاشان آمریکایی بودند که از روبر دلونه الهام گرفتند. این دو از سال 1913.م به بعد در این شیوه آثاری به وجود آوردند. در فرانسه و آلمان نیز بهطور همزمان هنر آبستره به وجود آمد اما جنبش هنر آبستره در روسیه با کیفیتی برتر نمودار شد؛ به ترتیبی که بسیاری از نوابغ این جنبش از این سرزمین برخاستند. تعداد نقاشانی که تحت این شیوه، نقاشی نمودهاند بسیارند. در میان آنها هستند نقاشانی که با آثارشان گرایشهای دیگری به وجود آوردهاند و به ترتیبی مبتکر و معرف شیوههای جدیدتری، در رابطه با هنر آبستره میباشند. این شیوهها عبارتاند از تاشیسم، سوپره ماتیسم، نئوپلاستیسیسم و کنستراکتیوسیم. دو مسیر عمده در هنر مدرن وجود دارد. مسیر اول - که پایههای آن قبل از آغاز قرن بیستم در اروپای غربی بهویژه در فرانسه ریخته شد- تحت عنوان کوبیسم نامگذاری گردید. مسیر دوم که بیشتر متعلق به قرن حاضر است و با عنوان هنر آبستره از روسیه آغاز شد که خود نیز به نحوی، از کوبیسم متأثر گردیده است. هدف نهایی کاندینسکی پایهگذار سبک آبستره این نبود که نقاشی را از محتوا پاک کند بلکه هدف او این بود که قالبی مجرد برای تجریدات ذهنی خویش بیافریند. زیرا همانطور که حس رفعتجویی هنرمندان گوتیک موجب شد که معماری گوتیک مفهوم عناصر عمودی خود را کشف کند. به همانگونه نیز کاندینسکی تبیین آرمانهای عقیدتی خویش را در ریتمهای ویژه فرم و رنگ جستجو میکرد. کیفیت پویای عناصر، تم اصلی آثار کاندینسکی را تشکیل میداد. ولی این پویایی، بیشتر ناشی از حرکتی خود به خودی و درونی بود تا جنبشی آیندهگرا. لذا در آثار او همهچیز در روحانیت، حرکتی پیوسته و فضایی بیکران مستغرق است و هیچچیز را یارای گریز از این هستی هماهنگ و موزون نیست؛ کل به جزء رجحان اساسی آثار وی است و پل کله که در این باره میگوید: هنر، مرئی کردن نامرئی است. یا به عبارت دیگر هنر، کشف کششهای ناشی از جهان مرئی و امکانات اسرارآمیز بشر است که فقط روحاً میتوان آنها را حس و لمس کرد... سدههای ۱۴ تا ۱۸ گوتیک بینالمللی رنسانس (۱۴ام تا ۱۵ام) تکلفگرایی (منریسم) (۱۶ام) باروک- کلاسیسیسم (۱۷ام) روکوکو- نوکلاسیسیسم - رمانتیسیسم(۱۸ام) سدهٔ ۱۹ واقعگرایی (رئالیسم) مکتب باربیزون پیشارافائلیها هنر آکادمیک دریافتگری (امپرسیونیسم) پسادریافتگری (پستامپرسیونیسم) نودریافتگری (نئوامپرسیونیسم) تفکیکگری (دیویزیونیسم) نقطهچینی (پوانتیلیسم) نبیها ترکیبگری (سنتتیسم) نمادگرایی (سمبلیسم) مکتب هادسون ریور مجزاگری (کلویزونیسم) سدهٔ ۲۰ آیندهگری (فوتوریسم) تابشگری (ریونیسم) حجمگرایی (کوبیسم) اُرفیسم نابگرایی (پوریسم) هیجاننمایی (اکسپرسیونیسم) هیجاننمایی انتزاعی نوهیجاننمایی دادائیسم انجمن هنرمندان جدید مونیخ سوارکار آبی دَوَرانگری (ورتیسیسم) بروکه فوویسم مکتب اَشکَن نوفوویسم هنر نو (آرت نوو) باوهاوس د استایل آرت دکو هنر دیدگانی (آپ آرت) مکتب واقعگرایی خیالی وین هنر عامه (پاپ آرت) فوتورئالیسم راستخطکاری (پرسیژنیسم) والاگرایی (سوپرهماتیسم) فراواقعگرایی (سورئالیسم) نوواقعگرایی (نُوُ رئالیسم) واقعگرایی اجتماعی انتزاع پسانقاشانه سادهگرایی هنر چیدمان انتزاع تغزلی تاشیسم نقاشی اَکشِن کبرا فلوکسوس نامهگرایی (لتِریسم) موقعیتگرای بینالملل هنر مفهومی هنر زمینی هنر اجرایی هنر ویدئویی نودادا هنر بیرونی لوبرو هنر رسانه جدید هنرمندان جوان بریتانیایی هنر دستگاهی هنر فمینیستی هنر ارتباطی هنر بازیهای ویدئویی سدهٔ ۲۱ فزونواقعنمایی (هایپررئالیسم) استاکیسم بینالملل بازنوگرایی تصویروشعر هنر مداخله واقعگرایی کاذب هنر صدا سوپراستروک سوپرفلت سوفلو سوپرفلت مقالات مرتبط هنر پیشرو هنر نوگرا هنر پسانوگرا


مشخصات

نام تجاری: گالری کمال
ماهیت: سایر
نوع سهامی: خصوصی
سال تاسیس: 1393
شماره ثبت: 19852

اطلاعات تماس

تلفن:
026-34417704
آدرس:

شعبه: ایران-البرز-کرج-منطقه 8-جهانشهر- بلوار ماهان - خیابان ماندانا - پلاک 28 -طبقه2- کدپستی 3143754354



نگارخانه کمال ، نمایشگاه گالری هنر تجسمی

حداقل سفارش: 1 نفر
توقف تولید و فروش

نمایشگاه هنر تجسمی - نقاشی در نگارخانه کمال

حداقل سفارش: 1 نفر
توقف تولید و فروش

گالری هنرهای مفهومی در نگارخانه کمال

حداقل سفارش: 1 جعبه
توقف تولید و فروش